کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نسیم باد صبا چون ز بوستان آید

    مرا ز نکهت او بوی دوستان آید

    برو دود ز ره دیده اشک گرم روم

    ز بسکه از دل پرخون من بجان آید

    قلم چه شرح دهد زانکه داستان فراق

    نه ممکنست که یک شمه در بیان آید

    اگر بجانب کرمان روان کنم پیکی

    هم آب دیده که در دم بسر دوان آید

    برون رود ز درونم روان باستقبال

    چو بانگ دمدمهٔ کوس کاروان آید

    چو خونیان بدود اشک و دامنم گیرد

    که باش تا خبر یار مهربان آید

    سرم بباد رود گر چو شمع از سر سوز

    حدیث آتش دل بر سر زبان آید

    در آرزوی کنار تو از میان بروم

    گهی که وصف میان تو در میان آید

    بدین صفت که توئی آب زندگانی را

    ز شوق لعل لبت آب در دهان آید

    سفر گزید و آگه نبودی ای خواجو

    که سیر جان شود آنکو بسیر جان آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha