کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن شکر لب که نباتش ز شکر می‌روید

    از سمن برگ رخش سنبل تر می‌روید

    می‌رود آب گل از نسترنش می‌ریزد

    و ارغوان و گلش از راهگذر می‌روید

    بجز آن پسته دهن هیچ سهی سروی را

    نار سیمین نشنیدم که ز بر می‌روید

    تا تو در چشم منی از لب سرچشمهٔ چشم

    لاله می‌چینم و در لحظه دگر می‌روید

    فتنه دور قمر نزد خرد دانی چیست

    سبزهٔ خط تو کز طرف قمر می‌روید

    تیغ هجرم چه زنی کز دل ریشم هر دم

    می‌دمد شاخ تبر خون و تبر می‌روید

    فصل نوروز چو در برگ سمن می‌نگرم

    بی گل روی تو خارم ز بصر می‌روید

    هر زمانم که خط سبز توآید در چشم

    سبزه بینم ز لب چشمه که برمی‌روید

    ای بسا برگ شقایق که دمادم در باغ

    از سرشک من و خوناب جگر می‌روید

    ظاهر آنست که از خون دل فرهادست

    آن همه لاله که بر کوه و کمر می‌روید

    اگر از چشم تو خواجو همه گوهر خیزد

    از رخ زرد تو چونست که زر می‌روید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha