کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیا که بی سر زلفت مرا بسر نشود

    خیالت از سر پر شور من بدر نشود

    اگر بدیده موری فرو روم صد بار

    معینست که آن مور را خبر نشود

    چو چرخم از سر کویت درین دیار افکند

    گمان مبر که خروشم به چرخ بر نشود

    ز بسکه سنگ زنم بی رخ تو بر سینه

    دل شکسته من چون شکسته‌تر نشود

    ملامتم مکن ای پارسا که از رخ خوب

    کسی نظر نکند کز پی نظر نشود

    ز عشق سیمبران هر که رنگ رخساره

    بسان زر نکند کار او چو زر نشود

    کسی که در قلم آرد حدیث شکر دوست

    عجب گرش ز حلاوت قلم شکر نشود

    چنین که غرقهٔ بحر خرد شدی خواجو

    چگونه ز آب سخن دفتر تو تر نشود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha