کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نقش رویت بچه رو از دل پر خون برود

    با خیال لبت از چشم چو جیحون برود

    بچه افسون دل از آن مار سیه برهانم

    کان نه ماریست که از حلقه بافسون برود

    از سر کوی توام روی برون رفتن نیست

    هر کرا پای فرو رفت بگل چون برود

    دیده غیرت برد از دل که مقیم در تست

    در میانشان چو نکو در نگری خون برود

    چون دلم در سر آنزلف سیه خواهد شد

    به چه روی از سر آن هندوی میمون برود

    جانم از ملک درون عزم سفر خواهد کرد

    ای دل غمزده بشتاب که اکنون برود

    خواجو از چشم پر آب ار گهر افشان گردد

    عقد گوهر دلش از لؤلؤ مکنون برود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha