کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آندم که نه شمع و نه لگن بود

    شمع دل من زبانه زن بود

    واندم که نه جان و نه بدن بود

    دل فتنه یار سیمتن بود

    در آینه روی یار جستم

    خود آینه روی یار من بود

    دل در پی او فتاد و او را

    خود در دل تنگ من وطن بود

    موج افکن قلزم حقیقی

    هم گوهر و هم گهر شکن بود

    دی بر در دیر درد نوشان

    آشوب خروش مرد و زن بود

    دیدم بت خویش را که سرمست

    در دیر حریف برهمن بود

    هر بت که مغانش سجده کردند

    چون نیک بدیدم آن شمن بود

    پروانهٔ روی خویشتن شد

    آن فتنه که شمع انجمن بود

    چون پرده ز روی خویش برداشت

    خود پردهٔ روی خویشتن بود

    خواجو بزبان او سخن گفت

    هیهات چه جای این سخن بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha