کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز آتشکده و کعبه غرض سوز ونیازست

    وانجا که نیازست چه حاجت بنمازست

    بی عشق مسخر نشود ملک حقیقت

    کان چیز که جز عشق بود عین مجازست

    چون مرغ دل خستهٔ من صید نگردد

    هرگاه که بینم که درمیکده بازست

    آنکس که بود معتکف کعبهٔ قربت

    در مذهب عشاق چه محتاج حجازست

    هر چند که از بندگی ما چه برآید

    ما بنده آنیم که او بنده نوازست

    دائم دل پرتاب من از آتش سودا

    چون شمع جگر تافته در سوز و گدازست

    می‌سوزم و می‌سازم از آن روی که چون عود

    کار من دلسوخته از سوز بسازست

    حال شب هجر از من مهجور چه پرسی

    کوتاه کن ای خواجه که آن قصه درازست

    خواجو چکند بیتو که کام دل محمود

    از مملکت روی زمین روی ایازست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha