کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سوی دیرم نگذارند که غیرم دانند

    ور سوی کعبه شوم راهب دیرم خوانند

    زاهدان کز می و معشوق مرا منع کنند

    چون شدم کشته ز تیغم به چه می‌ترسانند

    روی بنمای که جمعی که پریشان تواند

    چون سر زلف پریشان تو سرگردانند

    دل دیوانه‌ام از بند کجا گیرد پند

    کان دو زلف سیهش سلسله می‌جنبانند

    من مگر دیوم اگر زانکه برنجم ز رقیب

    که رقیبان تو دانم که پری دارانند

    عاقبت از شکرت شور بر آرم روزی

    گر چه از قند تو همچون مگسم می‌رانند

    چون تو ای فتنهٔ نوخاسته برخاسته‌ئی

    شمع را شاید اگر پیش رخت بنشانند

    حال آن نرگس مست از من مخمور بپرس

    زانکه در چشم تو سریست که مستان دانند

    خاک روبان درت دم بدم از چشمهٔ چشم

    آب برخاک سر کوی تو می‌افشانند

    جان فروشان ره عشق تو قومی عجبند

    که بصورت همه جسمند و بمعنی جانند

    عندلیبان گلستان ضمیرت خواجو

    گاه شکر شکنی طوطی خوش الحانند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha