کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    میانش موئی و شیرین دهان هیچ

    ازین موئی می بینم وز آن هیچ

    دهانش گوئی از تنگی که هیچست

    بدان تنگی ندیدم در جهان هیچ

    میانش یک سر مویست و گوئی

    ندارد یک سر مو در میان هیچ

    دهانش بی گمان همچون دلم تنگ

    میانش بی سخن همچون دهان هیچ

    بجز وصف دهان نیست هستش

    نمی‌آید حدیثم بر زبان هیچ

    میانش چون تنم در بی نشانی

    دهانش چون دلم وز وی نشان هیچ

    خوشا با دوستان در بوستان عیش

    که باشد بوستان بی دوستان هیچ

    گل سوری نبینم در بهاران

    چو روی دلستان در گلستان هیچ

    برون از اشک از چشمم نیابد

    کنارسبزه و آب روان هیچ

    برو خواجو که باگل درنگیرد

    خروش بلبل فریاد خوان هیچ

    سحرگه خوش بود گل چیدن از باغ

    ولیکن گر نگوید باغبان هیچ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha