کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کس نیست که دست من غمخوار بگیرد

    یا دادم از آن دلبر عیار بگیرد

    هر لحظه سرشکم بدود گرم و بشوخی

    جیب من دلخستهٔ بیمار بگیرد

    کی بار دهد شاخ امید من اگر یار

    ترک من بیچاره بیکبار بگیرد

    فرهاد چو یاد آورد از شکر شیرین

    خوناب دلش دامن کهسار بگیرد

    سیلاب سرشکست که هنگام عزیمت

    پیش ره یاران وفادار بگیرد

    ساقی بده آن می که دل لالهٔ سیراب

    بی بادهٔ گلرنگ ز گلزار بگیرد

    هر دم که در آن نرگس پر خواب تو بینم

    خون جگرم دیده بیدار بگیرد

    ترسم که برآرم نفسی از دل پردرد

    و آئینه رخسار تو زنگار بگیرد

    چون نافهٔ تاتار دلم خون شود از غم

    چون گرد مهت نافهٔ تاتار بگیرد

    خواجو ز چه معنی ز برای قدحی می

    هر لحظه در خانهٔ خمار بگیرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha