کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یارش نتوان گفت که از یار بنالد

    واندل نبود کز غم دلدار بنالد

    گر بند نهد دشمن و گر پند دهد دوست

    مشتاق گل آن نیست که از خار بنالد

    چون یار بدست آیدت از غیر چه نالی

    کان یار نباشد که ز اغیار بنالد

    هر سوخته دلرا که زند لاف انا الحق

    نبود سر یار ار ز سر دار بنالد

    در وصل حرم کی رسد آنکو ز حرامی

    در بادیه و وادی خونخوار بنالد

    عیبی نبود گر ز جفای تو بنالم

    بیمار هر آئینه ز تیمار بنالد

    بر گریهٔ من ساغر می گرم بگرید

    وز زاری من چنگ سحر زار بنالد

    دل در سر زلفت بفغان آمد و رنجور

    دوری نبود گر بشب تار بنالد

    خواجو چو درین کار نداری سر انکار

    آنرا مکن اقرار کز انکار بنالد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha