کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای ساربان به قتل ضعیفان کمر مبند

    بر گیر بارم از دل و بار سفر مبند

    در اشک ما نگه کن و از سیم در گذر

    بر روی ما نظر فکن و نقش زر مبند

    ما را چو در سلاسل زلفت مقیدیم

    پای دل شکسته بزنجیر درمبند

    فرهاد را مکش بجدائی و در غمش

    هر دم خروش و غلغله در کوه و در مبند

    ای دل مگر بیاد نداری که گفتمت

    چندین طمع برآن بت بیدادگر مبند

    ور آبروی بایدت ای چشم درفشان

    بر یاد لعل او سر درج گهر مبند

    ای باغبان گرم ندهی ره بپای گل

    گلزار را بروی من خسته در مبند

    چون سرو اگر چنانکه سرافرازیت هواست

    چون نی بقصد بی سر و پایان کمر مبند

    چشمم که در هوای رخت بازگشته است

    مرغ دل مرا مشکن بال و پر مبند

    بی جرم اگر چه از نظر افکنده‌ئی مرا

    بگشای پرده از رخ و راه نظر مبند

    خواجو چو نیست در شب هجران امید روز

    با تیره شب بسر برو دل در سحر مبند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha