کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هیچکس نیست که وصل تو تمنا نکند

    یا جفا بر من دلخستهٔ شیدا نکند

    هر که سودای سر زلف تو دارد در سر

    این خیالست که سر در سر سودا نکند

    چشم شوخت چه عجب گر دل مردم بربود

    ترک سرمست محالست که یغما نکند

    وامق آن نیست که گر تیغ نهندش بر سر

    سر بگرداند و جان در سر عذرا نکند

    ماه کنعائی ما گو ز پس پرده درآی

    تا دگر مدعی انکار زلیخا نکند

    عاقبت دود دلش فاش کند از روزن

    هر که از آتش دل سوزد و پیدا نکند

    مرد صاحب‌نظر آنست که تا جان بودش

    نتواند که نظر در رخ زیبا نکند

    آن سهی سرو روان از سر پا ننشیند

    تا من دلشده را بی سر و بی پا نکند

    مکن اندیشهٔ فردا و قدح نوش امروز

    کانکه عاقل بود اندیشهٔ فردا نکند

    در بهاران که عروسان چمن جلوه کنند

    کیست کورا هوس عیش و تماشا نکند

    دل کجا برکند از آن لب میگون خواجو

    زانکه مخمور بترک می حمرا نکند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha