کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ساقیا می زین فزون‌تر کن که میخواران بسند

    همچو ما دردیکشان در کوی خماران بسند

    ساغر وصل ار به بیداران مجلس می‌رسد

    سر برآر از خواب و می در ده که بیداران بسند

    گر سبک دل گشتم از رطل گران عیبم مکن

    زانکه در بزم سبک روحان سبکساران بسند

    ای عزیزان گر بصد جان می‌نهند ارزان بود

    یوسف ما را که در مصرش خریداران بسند

    چشم مستت کو طبیب درد بیدردمان ماست

    گو نگاهی کن که در هر گوشه بیماران بسند

    چون ننالم کانکه فریاد گرفتاران ازوست

    کی بفریادم رسد کو را گرفتاران بسند

    ذره باری از چه ورزد مهر و سوزد در هوا

    زانکه چون او شاه انجم را هواداران بسند

    ایکه گفتی هر زمان یاری گرفتن شرط نیست

    ما ترا داریم و بس لیکن ترا یاران بسند

    گر گنهکارم که عمری صرف کردم در غمت

    بگذران از من که همچون من گنهکاران بسند

    بر امید گنج خواجو از سر شوریدگی

    دست در زلفش مزن کانجا سیه ماران بسند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha