خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۳۷۵: ساقیا می زین فزونتر کن که میخواران بسند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ساقیا می زین فزون تر کن که میخواران بسند همچو ما دردیکشان در کوی خماران بسند ساغر وصل ار به بیداران مجلس می رسد سر برآر از خواب و می در ده که بیداران بسند گر سبک دل گشتم از رطل گران عیبم مکن زانکه در بزم سبک روحان سبکساران بسند ای عزیزان گر بصد جان می نهند ارزان بود یوسف ما را که در مصرش خریداران بسند چشم مستت کو طبیب درد بیدردمان ماست گو نگاهی کن که در هر گوشه بیماران بسند چون ننالم کانکه فریاد گرفتاران ازوست کی بفریادم رسد کو را گرفتاران بسند ذره باری از چه ورزد مهر و سوزد در هوا زانکه چون او شاه انجم را هواداران بسند ایکه گفتی هر زمان یاری گرفتن شرط نیست ما ترا داریم و بس لیکن ترا یاران بسند گر گنهکارم که عمری صرف کردم در غمت بگذران از من که همچون من گنهکاران بسند بر امید گنج خواجو از سر شوریدگی دست در زلفش مزن کانجا سیه ماران بسند خواجوی کرمانی