کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عجب دارم گر او حالم نداند

    که مشک و بی زری پنهان نماند

    یقینم کان صنم بر ناتوانان

    اگر رحمت نماید می‌تواند

    دلم ندهد که ندهم دل بدستش

    گرم او دل دهد ور جان ستاند

    بفرهاد ار رسد پیغام شیرین

    ز شادی جان شیرین برفشاند

    اگر دهقان چنان سروی بیابد

    بجای چشمه بر چشمش نشاند

    سرشکم می‌دود بر چهرهٔ زرد

    تو پنداری که خونش می‌دواند

    نمی‌بینم کسی جز دیدهٔ تر

    که آبی بر لب خشکم چکاند

    بجامی باده دستم گیر ساقی

    که یکساعت ز خویشم وا رهاند

    صبا گر بگذری روزی بکویش

    بگو خواجو سلامت می‌رساند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha