کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کسی کو دل بر جانان ندارد

    دلی دارد ولیکن جان ندارد

    هر آنکو با سر زلف سیاهش

    سری دارد سر و سامان ندارد

    ز غرقاب غمش کی جان توان برد

    که دریا نیست کان پایان ندارد

    بهر موئی دلی دارد ولیکن

    ز چندین دل غمی چندان ندارد

    قمر گفتم چو رویش دلفروزست

    ولیکن چون بدیدم آن ندارد

    نسیم باغ جنت چون عذارش

    گلی در روضهٔ رضوان ندارد

    چو قدش باغبان گر راست خواهی

    خرامان سرو در بستان ندارد

    ترا با مه کنم نسبت ولی ماه

    شکنج زلف مشک افشان ندارد

    چه درمان خواجو ار در درد میری

    که درد عاشقی درمان ندارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha