خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۲۶۱: کسی کو دل بر جانان ندارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کسی کو دل بر جانان ندارد دلی دارد ولیکن جان ندارد هر آنکو با سر زلف سیاهش سری دارد سر و سامان ندارد ز غرقاب غمش کی جان توان برد که دریا نیست کان پایان ندارد بهر موئی دلی دارد ولیکن ز چندین دل غمی چندان ندارد قمر گفتم چو رویش دلفروزست ولیکن چون بدیدم آن ندارد نسیم باغ جنت چون عذارش گلی در روضهٔ رضوان ندارد چو قدش باغبان گر راست خواهی خرامان سرو در بستان ندارد ترا با مه کنم نسبت ولی ماه شکنج زلف مشک افشان ندارد چه درمان خواجو ار در درد میری که درد عاشقی درمان ندارد خواجوی کرمانی