کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زلف لیلی صفتت دام دل مجنونست

    عقل بر دانهٔ خال سیهت مفتونست

    تا خیال لب و دندان تو در چشم منست

    مردم چشم من از لعل و گهر قارونست

    پیش لؤلؤی سرشکم ز حیا آب شود

    در ناسفته که در جوف صدف مکنونست

    عاقل آنست که منکر نشود مجنون را

    کانکه نظارهٔ لیلی نکند مجنونست

    خون شد از رشک خطت نافهٔ آهوی ختا

    گر چه در اصل طبیعت چو ببینی خونست

    عقل را کنه جمالت متصور نشود

    زانکه حسن تو ز ادراک خرد بیرونست

    می پرستان اگر از جام صبوحی مستند

    مستی ما همه زان چشم خوش می‌گونست

    تا جدا مانده‌ام از روی تو هرگز گفتی

    کان جگر خستهٔ دل سوخته حالش چونست

    رحمتی کن که ز شور شکرت خواجو را

    سینه آتشکده و دیده ز غم جیحونست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha