کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کو دل که او بدام غمت پای بند نیست

    صیدی بدست کن که سرش در کمند نیست

    با دلبری سمتگر و سرکش فتاده‌ام

    کو را خبر ز حال من مستمند نیست

    پر می‌زند ز شوق لبش مرغ جان من

    عیب مگس مکن که شکیبش ز قند نیست

    گویند صبر در مرض عشق نافعست

    باری درین هوا که منم سودمند نیست

    گر بند می‌نهی و گرم پند می‌دهی

    هستم سزای بند ولی جای پند نیست

    هر کس که سرو گفت قدت را براستی

    او را معینست که همت بلند نیست

    تا بسته شد ز عشق تو بر دل طریق عقل

    در شهر کو کسی که کنون شهر بند نیست

    گر رد کنی مرا نکند هیچکس قبول

    زیرا که ناپسند تو کس را پسند نیست

    خواجو مگر بزخم فراقت شود قتیل

    ورنی ز ضرب تیغ تو او را گزند نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha