کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اگر ترا غم امثال ما بود غم نیست

    که درد را چو امید دوا بود غم نیست

    دوا پذیر نباشد مریض علت شوق

    ولی چو روی مرض در شفا بود غم نیست

    کنون که کشتی ما در میان موج افتاد

    اگر چنانکه مجال شنا بود غم نیست

    صفا ز بادهٔ صافی طلب که صوفی را

    بجای جامه صوف ار صفا بود غم نیست

    براستان که گدایان آستان توایم

    وگر ترا غم کار گدا بود غم نیست

    غمت چو ساغر اگر خون دل بجوش آرد

    چو همدم تو می جانفزا بود غم نیست

    گرت فراق بزخم قفای غم بکشد

    مدار غم که چو وصل از قفا بود غم نیست

    بغربتم چو کسی آشنا نمی‌باشد

    بشهر خویشم اگر آشنا بود غم نیست

    چنین که مرغ دلم در غمش هوا بگرفت

    بسوی ما اگر او را هوا بود غم نیست

    چو اقتضای قضا محنتست و غم خواجو

    اگر بحکم قضایت رضا بود غم نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha