کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز عشق غمزه و ابروی آن صنم پیوست

    امام شهر بمحراب می‌رود سرمست

    جمال او در جنت بروی من بگشود

    خیال او گذر صبر بر دلم در بست

    کنون نشانهٔ تیر ملامتم مکنید

    که رفته است عنانم ز دست و تیر از شست

    مرا چو مست بمیرم بهیچ آب مشوی

    مگر بجرعهٔ دردی کشان باده پرست

    برند دوش بدوشش بخوابگاه ابد

    کسی که کرد صبوحی به بزمگاه الست

    به جام باده چراغ دلم منور کن

    که شمع شادیم از تند باد غم بنشست

    در آن مصاف که چشم تو تیغ کینه کشید

    بسا که زلف تو چشم دلاوران بشکست

    بود لطایف خواجو بهار دلکش شوق

    از آن چو شاخ گلش می‌برند دست بدست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha