کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    این چنین صورت گر از آب و گلست

    چون بمعنی بنگری جان و دلست

    نرگسش خونخواره‌ئی بس دلرباست

    سنبلش شوریده‌ئی بس پر دلست

    هندوی زلفش سیه کاری قویست

    زنگی خالش سیاهی مقبلست

    هر چه گفتم جز ثنایش ضایعست

    هر چه جستم جز رضایش باطلست

    تا برفت از چشم من بیرون نرفت

    زانکه برآن روانش منزلست

    خاطرم با یار ودل با کاروان

    دیده بر راه و نظر بر محملست

    دل کجا آرام گیرد در برم

    چون مرا آرام دل مستعجلست

    می‌روم افتان و خیزان در پیش

    گر چه ز آب دیده پایم درگلست

    من میان بحر بی پایان غریق

    آنکه عیبم می‌کند برساحلست

    دوستان گویند خواجو صبر کن

    چون کنم کز جان صبوری مشکلست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha