خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۱۵۶: این چنین صورت گر از آب و گلست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
این چنین صورت گر از آب و گلست چون بمعنی بنگری جان و دلست نرگسش خونخواره ئی بس دلرباست سنبلش شوریده ئی بس پر دلست هندوی زلفش سیه کاری قویست زنگی خالش سیاهی مقبلست هر چه گفتم جز ثنایش ضایعست هر چه جستم جز رضایش باطلست تا برفت از چشم من بیرون نرفت زانکه برآن روانش منزلست خاطرم با یار ودل با کاروان دیده بر راه و نظر بر محملست دل کجا آرام گیرد در برم چون مرا آرام دل مستعجلست می روم افتان و خیزان در پیش گر چه ز آب دیده پایم درگلست من میان بحر بی پایان غریق آنکه عیبم می کند برساحلست دوستان گویند خواجو صبر کن چون کنم کز جان صبوری مشکلست خواجوی کرمانی