کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن جوهر جانست که در گوهر کانست

    یا می که درو خاصیت جوهر جانست

    یاقوت روان در لب یاقوتی جامست

    یا چشم قدح چشمهٔ یاقوت روانست

    زین پس من و میخانه که در مذهب عشاق

    خاک در خمخانه به از خانهٔ خانست

    در جام عقیقین فکن ای لعبت ساقی

    لعلی که ازو خون جگر در دل کانست

    یک شربت از آن لعل مفرح بمن آور

    کز فرط حرارت دل من در خفقانست

    ما غافل و آن عمر گرامی شده از دست

    افسوس ز عمری که بغفلت گذرانست

    هر کش غم آن نادره دور زمان کشت

    او را چه غم از حادثهٔ دور زمانست

    در روی تو بیرون ز نکوئی صفتی نیست

    کانست که دلها همه سرگشتهٔ آنست

    خواجو سخن یار چه گوئی بر اغیار

    خاموش که شمع آفت جانش ز زبانست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha