کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو سرچشمهٔ چشم من دیده است

    لب غنچه برچشمه خندیده است

    بدان وجهم از دیده خون می‌رود

    که از روی خوب تو ببریده است

    چرا کینه‌ورزی کنون با کسی

    که مهر تو پیش از تو ورزیده است

    نهان کی کند خامه رازم که او

    تراشیدهٔ ناتراشیده است

    مرا غیرت آید که مکتوب تو

    چنین در حدیث تو پیچیده است

    اگر جور برما پسندی رواست

    پسند تو ما را پسندیده است

    از آن از لب خویشتن در خطم

    که خطت بحکم که بوسیده است

    قلم را قدم زان قلم کرده‌ام

    که بر گرد نام تو گردیده است

    دریغ از خیالت که شب تا بروز

    مرا مونس مردم دیده است

    چو نام تو در نامه بیند دبیر

    بچشم بصیرت ترا دیده است

    از آن چشم خواجو گهربار شد

    که خط تو بر دیده مالیده است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha