کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بشکست دل تنگ من خسته کزین دست

    مشاطه سر زلف پریشان تو بشکست

    دارم ز میان تو تمنای کناری

    خود را چو کمر گر چه به زر بر تو توان بست

    عمری و بافسوس ز دستت نتوان داد

    عمر ار چه به افسوس برون می‌رود از دست

    از دیده بیفتاده سرشکم که بشوخی

    بر گوشهٔ چشم آمد و برجای تو بنشست

    تا حاجب ابروت چه در گوش تو گوید

    کارد همه سر سوی بنا گوش تو پیوست

    ای دانه مشکین تو دام دل عشاق

    از دام سر زلف تو آسان نتوان جست

    معذورم اگر نیستم از وصل تو آگاه

    کانرا خبرست از تو کش از خود خبری هست

    گویند که خواجو برو از عشق بپرهیز

    پرهیز کجا چشم توان داشتن از مست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha