کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای لبت باده‌فروش و دل من باده‌پرست

    جانم از جام می عشق تو دیوانه و مست

    تنم از مهر رخت موئی و از موئی کم

    صد گره در خم هر مویت و هر موئی شست

    هر که چون ماه نو انگشت‌نما شد در شهر

    همچو ابروی تو در باده‌پرستان پیوست

    تا ابد مست بیفتد چو من از ساغر عشق

    می پرستی که بود بیخبر از جام الست

    تو مپندار که از خودخبرم هست که نیست

    یا دلم بستهٔ بند کمرت نیست که هست

    آنچنان در دل تنگم زده‌ئی خیمهٔ انس

    که کسی را نبود جز تو درو جای نشست

    همه را کار شرابست و مرا کار خراب

    همه را باده بدستست و مرا باد بدست

    چو بدیدم که سر زلف کژت بشکستند

    راستی را دل من نیز بغایت بشکست

    کار یاقوت تو تا باده فروشی باشد

    نتوان گفت بخواجو که مشو باده پرست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha