کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گفتمش روی تو صد ره ز قمر خوبترست

    گفت خاموش که آن فتنه دور قمرست

    گفتم آن زلف و جبینم بچنین روز نشاند

    گفت کان زلف و جبین نیست که شام و سحرست

    گفتم ای جان جهان از من مسکین بگذر

    گفت بگذر ز جهان زانکه جهان بر گذرست

    گفتمش قد بلندت بصنوبر ماند

    گفت کاین دلشده را بین که چه کوته نظرست

    گفتمش خون جگر چند خورم در غم عشق

    گفت داروی دلت صبر و غذایت جگرست

    گفتمش درد من از صبر بتر می‌گردد

    گفت درد دل این سوخته دلمان تبرست

    گفتمش ناله شبهای مرا نشیندی

    گفت از افغان توام شب همه شب دردسرست

    گفتمش کار من از دست تو در پا افتاد

    گفت این سر سبک امروز ز دستی دگرست

    گفتمش کام دل خسته خواجو لب تست

    گفت شک نیست که کام دل طوطی شکرست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha