کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر که او دیدهٔ مردم کش مستت دیدست

    بس که برنرگس مخمور چمن خندیدست

    مردم از هر طرفی دیده در آنکس دارند

    که مرا مردم این دیدهٔ حسرت دیدست

    ایکه گفتی سر ببریده سخن کی گوید

    بنگر این کلک سخن گو که سرش ببریدست

    گوئی ان سنبل عنبرشکن مشک‌فروش

    بخطا مشک ختن بر سمنت پاشیدست

    زان بود زلف تو شوریده که چونرفت به چین

    شده زنجیری و بر کوه و کمر گردیدست

    سر آن زلف نگونسار سزد گر ببرند

    که دل ریش پریشان مرا دزدیدست

    خبرت هست که اشکم چو روان می‌گشتی

    در قفای تو دویدست و بسر غلتیدست

    دم ز مهر تو زنم گر نزنم تا بابد

    که دلم مهر تودر عهد ازل ورزیدست

    هر چه در باب لب لعل تو گوید خواجو

    جمله در گوش کن ای دوست که مرواریدست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha