کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چند سوزیم من و شمع شبستان همه شب

    چند سازیم چنین بی سر و سامان همه شب

    تا به شب بر سر بازار معلق همه روز

    تا دم صبح سرافکنده و گریان همه شب

    سوختم ز آتش هجران و دلم بریان شد

    ور نسازم چکنم با دل بریان همه شب

    رشتهٔ جان من سوخته بگسیخته باد

    گر ز عشق سر زلفت ندهم جان همه شب

    هر شبی کز خم گیسوی توام یاد آید

    در خیالم گذرد خواب پریشان همه شب

    تا تودر چشم منی از نظرم دور نشد

    ذره‌ئی چشمه خورشید درخشان همه شب

    خبرت هست که در بادیهٔ هجر تو نیست

    تکیه گاهم به جز از خار مغیلان همه شب

    بخیال رخ و زلف تو بود تا دم صبح

    بستر خواب من از لاله و ریحان همه شب

    در هوای گل روی تو بود خواجو را

    همنفس بلبل شب خیز خوش الحان همه شب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha