کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا کی ندهی داد من ای داد ز دستت

    رحم آر که خون در دلم افتاد ز دستت

    تا دور شدی از برم ای طرفه بغداد

    شد دامن من دجلهٔ بغداد ز دستت

    از دست تو فردا بروم داد بخواهم

    تا چند کشم محنت و بیداد ز دستت

    بی شکر شیرین تو در درگه خسرو

    بر سینه زنم سنگ چو فرهاد ز دستت

    گر زانک بپای علمم راه نباشد

    از دور من و خاک ره و داد ز دستت

    تا چند کنم ناله و فریاد که در شهر

    فریاد رسی نیست که فریاد ز دستت

    هر چند که سر در سر دستان تو کردیم

    با این همه دستان نتوان داد ز دستت

    از خاک سر کوی تو چون دور فتادم

    دادیم دل سوخته بر باد ز دستت

    زینسان که به غم خوردن خواجو شده‌ئی شاد

    شک نیست که هرگز نشود شاد ز دستت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha