کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    الهی دور دار از ما غرور بی گناهی را
    به سوی خویش خضر ما کن این گم کرده راهی را
    به ما جنس دگر از نقد لطف خود کرامت کن
    گدایان توایم، اما نمی خواهیم شاهی را
    تمام عمر نتوان داشت پاس افسر دولت
    ازان خوش کرده ام بر سر، کلاه گاه گاهی را
    درین پیری به زیر دامن پاکان پناهم ده
    که فانوسی ضرور است این چراغ صبحگاهی را
    برافروزان چراغم را به دست لطف، آسان است
    که از داغ دلم چون صبح برداری سیاهی را
    گر از لطف تو گیرد موج، تعلیم سبکدستی
    چو خار پیرهن از تن برآرد خار ماهی را
    سلیم از رحمت عام تو چشم مغفرت دارد
    الهی از سر او کم مکن لطف الهی را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha