کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رفتی و از نقش رویت دیده ی خونین پر است
    گر چمن از گل تهی شد، دامن گلچین پر است
    جای ما صحراست، ای مجنون در اینجا رحم نیست
    دامن طفلان این شهر از دل سنگین پر است
    خنده ای دارد که از منقار او خون می چکد
    کبک را از بس که دل از ناخن شاهین پر است
    درد دل گفتن مرا سودی ندارد با طبیب
    گوش او از پنبه همچون صورت بالین پر است
    گر تمنای شراب عافیت داری سلیم
    جام زر خالی ست، اما کاسه ی چوبین پر است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha