کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گهی با وصل و گه با حسرت دیدار می سازم
    چو آیینه به هر صورت که افتد کار، می سازم
    چو سیل اندیشه از پست و بلند روزگارم نیست
    به پیشم هرچه می آید، به خود هموار می سازم
    به کف سررشته ای از کفر یا اسلام می باید
    اگر تسبیح رفت از دست، با زنار می سازم
    درین گلزار، تاب انتقام روزگارم نیست
    چو آتش گل نمی باید مرا، با خار می سازم
    نمی دانم که چون می بایدم اصلاح خود کردن
    سرم آشفته گردیده ست و من دستار می سازم
    سلیم از کس نیم ممنون یاری در سر کویش
    نمی خواهم هما، با سایه ی دیوار می سازم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha