کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    لب مبند از ناله، می دانم جفا داری سلیم
    گریه ای سر کن که یار بی وفاداری سلیم
    با جفای او به غیر از این که سازی چاره نیست
    گر ز کوی او روی، دیگر کجا داری سلیم
    از حقیقت نیست ناخشنود رفتن زین چمن
    گر نداری گل به کف، خاری به پاداری سلیم
    در طلسم حیرت از سرگشتگی افتاده ای
    بند بر دل همچو سنگ آسیا داری سلیم
    بخیه ای بر چاک های سینه ی مجروح زن
    دست پنداری که چون گل در حنا داری سلیم
    از برای عافیت بار گرانجانی مکش
    این زره تا چند در زیر قبا داری سلیم
    عشق تکلیف تهیدستان به مستی می کند
    از حرارت میل آب ناشتا داری سلیم
    سر به زیر بال خود بر، همچو مرغان قفس
    چند درسر، سایه ی بال هما داری سلیم
    کی به طوف کعبه و بتخانه قانع می شود
    در طلب پایی تو چون دست گدا داری سلیم
    خوش دلی بر صحبت عمر سبکرو بسته ای
    آشیان در سایه ی مرغ هوا داری سلیم
    عشق را با فقر در یک پیرهن جا داده ای
    آتشی پنهان به زیر بوریا داری سلیم
    نیست بیم از فتنه ی روباه بازان جهان
    جای تا در سایه ی شیرخدا داری سلیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha