کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چه غم ز حادثه آن را که شد شراب زده
    که برق، دست ندارد به کشت آب زده
    درین چمن بجز آشفتگی نصیبی نیست
    مرا که آب چو گل می کند شراب زده
    چه مقصد است ندانم عبث درین وادی
    چو گردباد دوم چند اضطراب زده؟
    مقام عیش شهان است هر کف خاکی
    برین صحیفه به سر چون تو انتخاب زده
    نشان پنجه ز رویش نمی رود تا حشر
    ازان تپانچه که حسنت بر آفتاب زده
    مپرس حال گل و لاله چون به باغ آمد
    کزو چو سایه شود سرو آفتاب زده
    سلیم از ستم چشم مست او یک دم
    ز گریه بس نکند همچو طفل خواب زده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha