کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    داغ نتواند گرفتن در دل ما جای زخم
    وقت خندیدن نمک می ریزد از لب های زخم
    جای یک زخم دگر چون گل بر اعضایم نماند
    تیغ بگشاید مگر در سینه ی من جای زخم
    می برند از یکدگر ذوق جراحت هر نفس
    کامرانی می کند هر زخمم از بالای زخم
    خون اگر گرید کسی بر حال زار من کم است
    داغ ها دارد دلم از خنده ی بیجای زخم
    درد ما را آشنایی نیست با درمان سلیم
    از خجالت آب شد مرهم ز استغنای زخم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha