کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خوش آن که بینم روی او، وز اضطراب از خود روم
    بر پای آن سرو روان افتم چو آب از خود روم
    با او شبی می خورده ام، نبود عجب کز یاد آن
    چشمم چو بر ساغر فتد، همچون حباب از خود روم
    در خواب او را دیده ام، صدبار در هر ساعتی
    از شوق بستر افکنم افتم چو خواب از خود روم
    تا کی درین نخجیرگاه از شوق صید آرزو
    هرگاه تیری افکنم همچون شهاب از خود روم
    در آتش عشق بتان، دل را به حسرت سوختم
    اکنون ز هرجا بشنوم بوی کباب از خود روم
    از شوق مشکین کاکلی در باغ و بستان چون سلیم
    بینم چو شاخ سنبلی در پیچ و تاب، از خود روم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha