کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    قطره ی خونابه ای تا سوی مژگان می کشم
    از دل مجروح، پنداری که پیکان می کشم
    دامن صحرا ز موج گریه ام شد لاله زار
    رنگ می ریزم به هرسو، طرح طوفان می کشم
    همچو مرغ بیضه شد بر من قفس پیراهنم
    از جنون خود را به روی تیغ عریان می کشم
    می دهد از زلف خوبان یاد بر روی هوا
    همچو مجمر بس که آه از دل پریشان می کشم
    شهر بر دیوانه زندان است، همچون گردباد
    بر مراد دل نفس من در بیابان می کشم
    می کنم چون غنچه هرگه یاد اوضاع چمن
    پای در دامان، سر خود در گریبان می کشم
    بس که دارم ذوق جستن از فضای روزگار
    در میان خانه همچون تیر میدان می کشم
    پا به مقدار گلیم خود کند هرکس دراز
    زان سبب من پا به قدر طرف دامان می کشم
    تیره شد چشم از غبار کشور هندم سلیم
    سرمه ای در چشم از خاک صفاهان می کشم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha