سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۷۷۸: قطره ی خونابه ای تا سوی مژگان می کشم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
قطره ی خونابه ای تا سوی مژگان می کشم از دل مجروح، پنداری که پیکان می کشم دامن صحرا ز موج گریه ام شد لاله زار رنگ می ریزم به هرسو، طرح طوفان می کشم همچو مرغ بیضه شد بر من قفس پیراهنم از جنون خود را به روی تیغ عریان می کشم می دهد از زلف خوبان یاد بر روی هوا همچو مجمر بس که آه از دل پریشان می کشم شهر بر دیوانه زندان است، همچون گردباد بر مراد دل نفس من در بیابان می کشم می کنم چون غنچه هرگه یاد اوضاع چمن پای در دامان، سر خود در گریبان می کشم بس که دارم ذوق جستن از فضای روزگار در میان خانه همچون تیر میدان می کشم پا به مقدار گلیم خود کند هرکس دراز زان سبب من پا به قدر طرف دامان می کشم تیره شد چشم از غبار کشور هندم سلیم سرمه ای در چشم از خاک صفاهان می کشم سلیم تهرانی