به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سلیم تهرانی

سلیم تهرانیغزل هاشمارهٔ ۷۷۵: ما در چمن بساط تمنا فکنده ایم

2040عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ما در چمن بساط تمنا فکنده ایم
بر برگ لاله طرح تماشا فکنده ایم
چون آینه ز دیدن او چشم ما پر است
یوسف به طرح، پیش زلیخا فکنده ایم
از بهر صید کردن مرغابیان اشک
مانند موج، دام به دریا فکنده ایم
در عشق، لاله را سبب اعتبار شد
داغی که ما ز سینه به صحرا فکنده ایم
نبود سلیم توبه شکستن گناه ما
این عذر را به گردن مینا فکنده ایم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۷۷۴: داغ نتواند گرفتن در دل ما جای زخم 2شمارهٔ ۷۷۵: ما در چمن بساط تمنا فکنده ایم 3شمارهٔ ۷۷۶: اثر در عالم از دارا و اسکندر نمی ...4شمارهٔ ۷۷۷: نیم بلبل که فصل گل به گلشن آشیان ...5شمارهٔ ۷۷۸: قطره ی خونابه ای تا سوی مژگان می ...6شمارهٔ ۷۷۹: خوش آن که بینم روی او، وز اضطراب ...7شمارهٔ ۷۸۰: آنم که می به نغمه ی زنجیر می خورم 8شمارهٔ ۷۸۱: نقش ابروش به دل، روز فراقی بستیم 9شمارهٔ ۷۸۲: به کوی عشق خوبان تا گذشتم 10شمارهٔ ۷۸۳: مگذار ز دستم که گل باغ وفایم 11شمارهٔ ۷۸۴: خوش آن روزی که می در هر چمن بی با ...12شمارهٔ ۷۸۵: کی بود در چمن که سرودی نداشتیم 13شمارهٔ ۷۸۶: سر از کجاست که چون لاله فکر تاج ک ...14شمارهٔ ۷۸۷: ز تنهایی چو مینا راز با پیمانه می ...15شمارهٔ ۷۸۸: خویش را بر محرمان آن بت چین بسته ...16شمارهٔ ۷۸۹: در سخن سنجی هرکس بتر از غمازیم 17شمارهٔ ۷۹۰: هلال عیدم و ترک کلاه خورشیدم 18شمارهٔ ۷۹۱: ما چو مرغان قفس، زمزمه در دل داری ...19شمارهٔ ۷۹۲: لب مبند از ناله، می دانم جفا داری ...20شمارهٔ ۷۹۳: هزار خانه خرابی به شهر و ده دارم 21شمارهٔ ۷۹۴: ما به گلزار معانی آب گوهر بسته ای ...22شمارهٔ ۷۹۵: افروخت رخ از باده و بگداخته بودم 23شمارهٔ ۷۹۶: ز شوقت گاه در دنبال گل همچون صبا ...24شمارهٔ ۷۹۷: ز فیض عشق تو چون حسن دلپذیر شدیم 25شمارهٔ ۷۹۸: در قفس از هر نسیمی عیش گلشن می کن ...26شمارهٔ ۷۹۹: چگونه زمزمه ای در چمن به کام کنم 27شمارهٔ ۸۰۰: صبح چون میل تماشای گلستان می کنیم 28شمارهٔ ۸۰۱: به افسون محبت دست آتش را به مو بن ...29شمارهٔ ۸۰۲: خوش آن روزی که برآن طره های مشکبو ...30شمارهٔ ۸۰۳: ما راه فغان بر دل ناشاد گرفتیم 31شمارهٔ ۸۰۴: چو بلبل باعث شوریده گفتاری نمی دا ...32شمارهٔ ۸۰۵: از زمین آزرده ام، وز آسمان رنجیده ...33شمارهٔ ۸۰۶: به دیده چند ز نقش تو گل بر آب زنم 34شمارهٔ ۸۰۷: به جامم باده ی ناب است و خون دل ه ...35شمارهٔ ۸۰۸: هوای توست در سر، سایه ی گل را نمی ...36شمارهٔ ۸۰۹: ز بی پروایی چشمت دل آزرده ای دارم 37شمارهٔ ۸۱۰: منم که با می و مطرب همیشه در جنگم 38شمارهٔ ۸۱۱: ما همچو گل به چاک گریبان نشسته ای ...39شمارهٔ ۸۱۲: چو سوسن از حدیث آرزوی دل زبان بست ...40شمارهٔ ۸۱۳: به کویت چون توانم من به این حال خ ...41شمارهٔ ۸۱۴: گر امید رحمی از فریادرس می داشتم 42شمارهٔ ۸۱۵: از جنون عاشقی هرگز وطن نشناختم 43شمارهٔ ۸۱۶: چو گل از هر طرف چاک دگر دارد گریب ...44شمارهٔ ۸۱۷: جرعه ای ریز که تا چاره ی خمیازه ک ...45شمارهٔ ۸۱۸: بس که گشتم ناتوان، هرگه صفیری می ...46شمارهٔ ۸۱۹: ز من مپرس چه از روزگار می خواهم 47شمارهٔ ۸۲۰: گه ز شوق او در آتش، گاه در خون می ...48شمارهٔ ۸۲۱: عاشقم، از ناله نتوانم زمانی تن زن ...49شمارهٔ ۸۲۲: خویش را از بس به تیغ موج این دریا ...50شمارهٔ ۸۲۳: چون گره جا در خم آن زلف دلکش کرده ...51شمارهٔ ۸۲۴: هردم غمی آید ز حریفان لئیمم 52شمارهٔ ۸۲۵: کرشمه سنج نگاه ستیزه جویانیم 53شمارهٔ ۸۲۶: چو جای در صف طفلان کنم، ندیم شوم 54شمارهٔ ۸۲۷: فصل گل رفت و به جام می دمی نگذاشت ...55شمارهٔ ۸۲۸: یاد ایامی که دامی همچو بلبل داشتی ...56شمارهٔ ۸۲۹: ای در ایام تو تیغ غمزه را الماس ن ...57شمارهٔ ۸۳۰: به حیرتم که ز گلشن چه چیز می خواه ...58شمارهٔ ۸۳۱: ما خس و خار از ره خوبان به دامن م ...59شمارهٔ ۸۳۲: بیا که ساغر عشرت پر از شراب کنیم 60شمارهٔ ۸۳۳: گرفته با برو دوش تو الفتی دوشم 61شمارهٔ ۸۳۴: دل خود ز شوق زیان می فروشم 62شمارهٔ ۸۳۵: در ورطه ی کشاکش دوران فتاده ایم 63شمارهٔ ۸۳۶: ساغری کو تا به دل از عیش اسبابی د ...64شمارهٔ ۸۳۷: تنم ز ضعف بود رشته ای ز پیرهنم 65شمارهٔ ۸۳۸: از دو جانب سرگرانی را تحمل می کنی ...66شمارهٔ ۸۳۹: ای شبنم وجود مرا آفتاب گرم 67شمارهٔ ۸۴۰: ما چشم به لطف جم و کاوس نداریم 68شمارهٔ ۸۴۱: هرکه افتاد ز پا، خاک نشین من بودم 69شمارهٔ ۸۴۲: تقدیر خدا را چه علاج است، گداییم 70شمارهٔ ۸۴۳: اختیار گوشه درمان است، همت می کنم 71شمارهٔ ۸۴۴: گه مستم و گاه در خمارم 72شمارهٔ ۸۴۵: نوبهار است، چو گل فکر قدح نوشی کن 73شمارهٔ ۸۴۶: دهد به ذره چو خورشید آب و تاب، سخ ...74شمارهٔ ۸۴۷: تا به کی بر من شکست آید چو مینا ا ...75شمارهٔ ۸۴۸: مطرب از دستت گر آید، ناخنی بر چنگ ...76شمارهٔ ۸۴۹: ترک من کز بزم می گلرنگ می آید برو ...77شمارهٔ ۸۵۰: سرم از داغ سودا، باغ زاغان 78شمارهٔ ۸۵۱: نیست در حشر محبت گفتگوی کشتگان 79شمارهٔ ۸۵۲: فصل گل شد، ناله ی عیشی ز بلبل قرض ...80شمارهٔ ۸۵۳: چه آب و خاک و چه نیکویی سرشت است ...81شمارهٔ ۸۵۴: از کوی عشقت ای بت دلجوی دیگران 82شمارهٔ ۸۵۵: دشمن خود گرنه ای، ما را به خود دش ...83شمارهٔ ۸۵۶: زهی بر چهره خطت سایه ی جان 84شمارهٔ ۸۵۷: ای چو برگ غنچه در عهدت پر از جان ...85شمارهٔ ۸۵۸: انجمن شد ز یار آبادان 86شمارهٔ ۸۵۹: چون توان با غیر دل را خالی از کین ...87شمارهٔ ۸۶۰: به مردم عرض جمعیت کن از ایشان دگر ...88شمارهٔ ۸۶۱: آینه در دست گیر و یاد حیرانی بکن 89شمارهٔ ۸۶۲: عجب مدار ز زاهد شراب ما خوردن 90شمارهٔ ۸۶۳: ساقی ز کار من گره توبه باز کن 91شمارهٔ ۸۶۴: زهی حدیث غمت چون می طرب شیرین 92شمارهٔ ۸۶۵: رسیده ایم به بزم تو، مهربانی کن 93شمارهٔ ۸۶۶: زهی ز نرگس تو آهوی ختن مجنون 94شمارهٔ ۸۶۷: خاطر من نشکفد از وصل یار خویشتن 95شمارهٔ ۸۶۸: صفای گلشن کشمیر را تماشا کن 96شمارهٔ ۸۶۹: ز دست ساقی، تا کی پیاله نوشیدن؟97شمارهٔ ۸۷۰: بهار شد که رود هرکسی به راه چمن 98شمارهٔ ۸۷۱: در غمت ناله ز مرغ چمن آید بیرون 99شمارهٔ ۸۷۲: ای جرس، سوی سفر هر لحظه آوازم مکن 100شمارهٔ ۸۷۳: ز عمر رفته چه نقصان به کامرانی من 101شمارهٔ ۸۷۴: از پی اسرار خود، کم با کسی پرخاش ...102شمارهٔ ۸۷۵: بگذر ز عقل و فیض محبت نگاه کن 103شمارهٔ ۸۷۶: من راز جهانم، بود افسانه به از من 104شمارهٔ ۸۷۷: نخورند در گلستان، گل و لاله آب بی ...105شمارهٔ ۸۷۸: ای سرو همچو سایه دوان در قفای تو 106شمارهٔ ۸۷۹: بیا و وصف زلف یار بشنو 107شمارهٔ ۸۸۰: بسته کمر کینم، از قبضه کمان او 108شمارهٔ ۸۸۱: نتوان یافت دلی خوش به جهان ای کاک ...109شمارهٔ ۸۸۲: کنم نهفته برین عالم دو رنگ نگاه 110شمارهٔ ۸۸۳: بیا که باغ شد از لاله کوی میخانه 111شمارهٔ ۸۸۴: در دل تنگم شراب ناب می گردد گره 112شمارهٔ ۸۸۵: ای شعله ی حسنت را، جان ها شده پرو ...113شمارهٔ ۸۸۶: دل چو می رفت سوی زلف تو، شد جان ه ...114شمارهٔ ۸۸۷: روی ننمایی، نباشد تا رخت پرداخته 115شمارهٔ ۸۸۸: گل شود گر پنجه ی من، زر نمی دارد ...116شمارهٔ ۸۸۹: فغان که موی سفیدم نمود آیینه 117شمارهٔ ۸۹۰: ساقی خمار دارم، یک ساغر دگر ده 118شمارهٔ ۸۹۱: جهان تنگ چو چاه است و ما کبوتر چا ...119شمارهٔ ۸۹۲: روز و شبم اگر به حضوری چه فایده 120شمارهٔ ۸۹۳: هرکه می خواهد ترا، سامان نمی دارد ...121شمارهٔ ۸۹۴: گلی دارم ز رنگ و بو برهنه 122شمارهٔ ۸۹۵: رو به آزار دل خصم دل آزار منه 123شمارهٔ ۸۹۶: صد خطر دارد بیابان محبت، آه آه 124شمارهٔ ۸۹۷: سحر زان شمع باشد تاب خورده 125شمارهٔ ۸۹۸: یک نفس چون لاله جام از کف ز هشیار ...126شمارهٔ ۸۹۹: ناله ای از من به کام دل نشد انگیخ ...127شمارهٔ ۹۰۰: چه غم ز حادثه آن را که شد شراب زد ...128شمارهٔ ۹۰۱: ما و دل دیگر به کوی تندخوی تازه ا ...129شمارهٔ ۹۰۲: در چمن ای بلبل از برگ و نوا افتاد ...130شمارهٔ ۹۰۳: به چهره خنده به گل های باصفا زده ...131شمارهٔ ۹۰۴: خدایا چون مرا در عاشقی ارشاد می د ...132شمارهٔ ۹۰۵: دل درین بادیه سویی دود و من سویی 133شمارهٔ ۹۰۶: چون نگه دارد مرا زنجیر زلف سنبلی؟134شمارهٔ ۹۰۷: ای بت، متاع اهل ریا را چه می کنی 135شمارهٔ ۹۰۸: شراب ای گل رعنا نهفته چند کشی 136شمارهٔ ۹۰۹: بعد مرگ از خاک ما مست تغافل نگذری 137شمارهٔ ۹۱۰: درین ره ای خضر از خار پا نمی میری 138شمارهٔ ۹۱۱: مباد آن دم که از ما رنجه گردد آشن ...139شمارهٔ ۹۱۲: چنان از رهروان فیض شد روی زمین خا ...140شمارهٔ ۹۱۳: چمن ز لاله برافروخت شمع زیبایی 141شمارهٔ ۹۱۴: جامه ی قد اوست زیبایی 142شمارهٔ ۹۱۵: من کیستم، آشفته تر از طره ی آهی 143شمارهٔ ۹۱۶: در دلی دایم مرا، در سینه پیدا نیس ...144شمارهٔ ۹۱۷: با کسی کی می کنم در عشقبازی همرهی 145شمارهٔ ۹۱۸: دارم عیشی به وصل ماهی 146شمارهٔ ۹۱۹: به بزم می کشان لاابالی 147شمارهٔ ۹۲۰: ز روی دل چه بر اهل هوس آیینه می د ...148شمارهٔ ۹۲۱: به ناله فاش مکن راز دل ز غمازی 149شمارهٔ ۹۲۲: در دعوی عشق تو نه آهی، نه فغانی 150شمارهٔ ۹۲۳: در کوی می فروشان، گردم ز بینوایی 151شمارهٔ ۹۲۴: بود در گشت باغ آشنایی 152شمارهٔ ۹۲۵: هر انگشت من از داغ جدایی 153شمارهٔ ۹۲۶: نه ذوق باغ به دل، نه هوای پروازی 154شمارهٔ ۹۲۷: در ره آوارگی بختم فکند از دشمنی 155شمارهٔ ۹۲۸: من کیستم درین دشت، آواره ی حزینی 156شمارهٔ ۹۲۹: برنمی خیزد نوای بلبلی از گلشنی 157شمارهٔ ۹۳۰: ای کاش زخم سینه ی ما واکند کسی 158شمارهٔ ۹۳۱: خوش بود گر ز سر هر هوسی برخیزی 159شمارهٔ ۹۳۲: دلم را این چمن زندان دلگیر است پن ...160شمارهٔ ۹۳۳: به روی جوهر ذاتی چه پرده می پوشی 161شمارهٔ ۹۳۴: دلم چون لاله افروزد ز داغی 162شمارهٔ ۹۳۵: در کوی عشق نیست ز اهل وفا کسی 163شمارهٔ ۹۳۶: آهم به درون دل ز تنگی 164شمارهٔ ۹۳۷: چیست دانی داغ دل، جام شراب زندگی 165شمارهٔ ۹۳۸: صورت پذیر نیست ز ما کار زندگی 166شمارهٔ ۹۳۹: تو آن گلی که ز چشم و دلم چمن داری 167شمارهٔ ۹۴۰: ساقی ار خواهی کنی احباب را گردآور ...168شمارهٔ ۹۴۱: کاسه ی ما ز سفال است، خوش این مسک ...169شمارهٔ ۹۴۲: لب لعلش ز میگونی لب جام است پندار ...170شمارهٔ ۹۴۳: صراحی را منه ساقی به پیش چشم من خ ...171شمارهٔ ۹۴۴: آب آتش تلاش یعنی می

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ