به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سلیم تهرانی

سلیم تهرانیغزل هاشمارهٔ ۷۶۲: عشق کو تا مژه در خون جگر غوطه دهم

1520عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

عشق کو تا مژه در خون جگر غوطه دهم
دل خود را کشم از خون و دگر غوطه دهم
سخن من به مذاق تو بود تلخ اگر
چون لبت هر سخنی را به شکر غوطه دهم
تشنه را گر به بساط سخنم راه افتد
دست او گیرم و در آب گهر غوطه دهم
رنگ تأثیر به خود هیچ نگیرد، افسوس
ناله را چند به خوناب جگر غوطه دهم؟
ای خوش آن دم که چو پروانه سلیم از سر ذوق
در دل شعله زنم بالی و پر غوطه دهم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۷۶۱: سوی خم می این دل مخمور فرستیم 2شمارهٔ ۷۶۲: عشق کو تا مژه در خون جگر غوطه دهم 3شمارهٔ ۷۶۳: ز سنگ رهگذر اندیشه ای کجا دارم 4شمارهٔ ۷۶۴: دمید صبح و به باغ از پی هوا رفتم 5شمارهٔ ۷۶۵: چون تنک ظرفان کجا من می ز ساغر می ...6شمارهٔ ۷۶۶: ای خوش آن ساعت که روی خنجری رنگین ...7شمارهٔ ۷۶۷: چو عندلیب نه از باده ی کهن مستم 8شمارهٔ ۷۶۸: به دل شکست تمنای یاری چمنم 9شمارهٔ ۷۶۹: در چمن چون گفتگویی از لب او واکنم 10شمارهٔ ۷۷۰: تکلیف شراب است نمک ریزی داغم 11شمارهٔ ۷۷۱: ز لاله و گل این باغ، کی خبر داریم 12شمارهٔ ۷۷۲: بیا که چتر سعادت ز برگ تاک کنیم 13شمارهٔ ۷۷۳: صوفیان را شده ز آهنگم 14شمارهٔ ۷۷۴: داغ نتواند گرفتن در دل ما جای زخم 15شمارهٔ ۷۷۵: ما در چمن بساط تمنا فکنده ایم 16شمارهٔ ۷۷۶: اثر در عالم از دارا و اسکندر نمی ...17شمارهٔ ۷۷۷: نیم بلبل که فصل گل به گلشن آشیان ...18شمارهٔ ۷۷۸: قطره ی خونابه ای تا سوی مژگان می ...19شمارهٔ ۷۷۹: خوش آن که بینم روی او، وز اضطراب ...20شمارهٔ ۷۸۰: آنم که می به نغمه ی زنجیر می خورم 21شمارهٔ ۷۸۱: نقش ابروش به دل، روز فراقی بستیم 22شمارهٔ ۷۸۲: به کوی عشق خوبان تا گذشتم 23شمارهٔ ۷۸۳: مگذار ز دستم که گل باغ وفایم 24شمارهٔ ۷۸۴: خوش آن روزی که می در هر چمن بی با ...25شمارهٔ ۷۸۵: کی بود در چمن که سرودی نداشتیم 26شمارهٔ ۷۸۶: سر از کجاست که چون لاله فکر تاج ک ...27شمارهٔ ۷۸۷: ز تنهایی چو مینا راز با پیمانه می ...28شمارهٔ ۷۸۸: خویش را بر محرمان آن بت چین بسته ...29شمارهٔ ۷۸۹: در سخن سنجی هرکس بتر از غمازیم 30شمارهٔ ۷۹۰: هلال عیدم و ترک کلاه خورشیدم 31شمارهٔ ۷۹۱: ما چو مرغان قفس، زمزمه در دل داری ...32شمارهٔ ۷۹۲: لب مبند از ناله، می دانم جفا داری ...33شمارهٔ ۷۹۳: هزار خانه خرابی به شهر و ده دارم 34شمارهٔ ۷۹۴: ما به گلزار معانی آب گوهر بسته ای ...35شمارهٔ ۷۹۵: افروخت رخ از باده و بگداخته بودم 36شمارهٔ ۷۹۶: ز شوقت گاه در دنبال گل همچون صبا ...37شمارهٔ ۷۹۷: ز فیض عشق تو چون حسن دلپذیر شدیم 38شمارهٔ ۷۹۸: در قفس از هر نسیمی عیش گلشن می کن ...39شمارهٔ ۷۹۹: چگونه زمزمه ای در چمن به کام کنم 40شمارهٔ ۸۰۰: صبح چون میل تماشای گلستان می کنیم 41شمارهٔ ۸۰۱: به افسون محبت دست آتش را به مو بن ...42شمارهٔ ۸۰۲: خوش آن روزی که برآن طره های مشکبو ...43شمارهٔ ۸۰۳: ما راه فغان بر دل ناشاد گرفتیم 44شمارهٔ ۸۰۴: چو بلبل باعث شوریده گفتاری نمی دا ...45شمارهٔ ۸۰۵: از زمین آزرده ام، وز آسمان رنجیده ...46شمارهٔ ۸۰۶: به دیده چند ز نقش تو گل بر آب زنم 47شمارهٔ ۸۰۷: به جامم باده ی ناب است و خون دل ه ...48شمارهٔ ۸۰۸: هوای توست در سر، سایه ی گل را نمی ...49شمارهٔ ۸۰۹: ز بی پروایی چشمت دل آزرده ای دارم 50شمارهٔ ۸۱۰: منم که با می و مطرب همیشه در جنگم 51شمارهٔ ۸۱۱: ما همچو گل به چاک گریبان نشسته ای ...52شمارهٔ ۸۱۲: چو سوسن از حدیث آرزوی دل زبان بست ...53شمارهٔ ۸۱۳: به کویت چون توانم من به این حال خ ...54شمارهٔ ۸۱۴: گر امید رحمی از فریادرس می داشتم 55شمارهٔ ۸۱۵: از جنون عاشقی هرگز وطن نشناختم 56شمارهٔ ۸۱۶: چو گل از هر طرف چاک دگر دارد گریب ...57شمارهٔ ۸۱۷: جرعه ای ریز که تا چاره ی خمیازه ک ...58شمارهٔ ۸۱۸: بس که گشتم ناتوان، هرگه صفیری می ...59شمارهٔ ۸۱۹: ز من مپرس چه از روزگار می خواهم 60شمارهٔ ۸۲۰: گه ز شوق او در آتش، گاه در خون می ...61شمارهٔ ۸۲۱: عاشقم، از ناله نتوانم زمانی تن زن ...62شمارهٔ ۸۲۲: خویش را از بس به تیغ موج این دریا ...63شمارهٔ ۸۲۳: چون گره جا در خم آن زلف دلکش کرده ...64شمارهٔ ۸۲۴: هردم غمی آید ز حریفان لئیمم 65شمارهٔ ۸۲۵: کرشمه سنج نگاه ستیزه جویانیم 66شمارهٔ ۸۲۶: چو جای در صف طفلان کنم، ندیم شوم 67شمارهٔ ۸۲۷: فصل گل رفت و به جام می دمی نگذاشت ...68شمارهٔ ۸۲۸: یاد ایامی که دامی همچو بلبل داشتی ...69شمارهٔ ۸۲۹: ای در ایام تو تیغ غمزه را الماس ن ...70شمارهٔ ۸۳۰: به حیرتم که ز گلشن چه چیز می خواه ...71شمارهٔ ۸۳۱: ما خس و خار از ره خوبان به دامن م ...72شمارهٔ ۸۳۲: بیا که ساغر عشرت پر از شراب کنیم 73شمارهٔ ۸۳۳: گرفته با برو دوش تو الفتی دوشم 74شمارهٔ ۸۳۴: دل خود ز شوق زیان می فروشم 75شمارهٔ ۸۳۵: در ورطه ی کشاکش دوران فتاده ایم 76شمارهٔ ۸۳۶: ساغری کو تا به دل از عیش اسبابی د ...77شمارهٔ ۸۳۷: تنم ز ضعف بود رشته ای ز پیرهنم 78شمارهٔ ۸۳۸: از دو جانب سرگرانی را تحمل می کنی ...79شمارهٔ ۸۳۹: ای شبنم وجود مرا آفتاب گرم 80شمارهٔ ۸۴۰: ما چشم به لطف جم و کاوس نداریم 81شمارهٔ ۸۴۱: هرکه افتاد ز پا، خاک نشین من بودم 82شمارهٔ ۸۴۲: تقدیر خدا را چه علاج است، گداییم 83شمارهٔ ۸۴۳: اختیار گوشه درمان است، همت می کنم 84شمارهٔ ۸۴۴: گه مستم و گاه در خمارم 85شمارهٔ ۸۴۵: نوبهار است، چو گل فکر قدح نوشی کن 86شمارهٔ ۸۴۶: دهد به ذره چو خورشید آب و تاب، سخ ...87شمارهٔ ۸۴۷: تا به کی بر من شکست آید چو مینا ا ...88شمارهٔ ۸۴۸: مطرب از دستت گر آید، ناخنی بر چنگ ...89شمارهٔ ۸۴۹: ترک من کز بزم می گلرنگ می آید برو ...90شمارهٔ ۸۵۰: سرم از داغ سودا، باغ زاغان 91شمارهٔ ۸۵۱: نیست در حشر محبت گفتگوی کشتگان 92شمارهٔ ۸۵۲: فصل گل شد، ناله ی عیشی ز بلبل قرض ...93شمارهٔ ۸۵۳: چه آب و خاک و چه نیکویی سرشت است ...94شمارهٔ ۸۵۴: از کوی عشقت ای بت دلجوی دیگران 95شمارهٔ ۸۵۵: دشمن خود گرنه ای، ما را به خود دش ...96شمارهٔ ۸۵۶: زهی بر چهره خطت سایه ی جان 97شمارهٔ ۸۵۷: ای چو برگ غنچه در عهدت پر از جان ...98شمارهٔ ۸۵۸: انجمن شد ز یار آبادان 99شمارهٔ ۸۵۹: چون توان با غیر دل را خالی از کین ...100شمارهٔ ۸۶۰: به مردم عرض جمعیت کن از ایشان دگر ...101شمارهٔ ۸۶۱: آینه در دست گیر و یاد حیرانی بکن 102شمارهٔ ۸۶۲: عجب مدار ز زاهد شراب ما خوردن 103شمارهٔ ۸۶۳: ساقی ز کار من گره توبه باز کن 104شمارهٔ ۸۶۴: زهی حدیث غمت چون می طرب شیرین 105شمارهٔ ۸۶۵: رسیده ایم به بزم تو، مهربانی کن 106شمارهٔ ۸۶۶: زهی ز نرگس تو آهوی ختن مجنون 107شمارهٔ ۸۶۷: خاطر من نشکفد از وصل یار خویشتن 108شمارهٔ ۸۶۸: صفای گلشن کشمیر را تماشا کن 109شمارهٔ ۸۶۹: ز دست ساقی، تا کی پیاله نوشیدن؟110شمارهٔ ۸۷۰: بهار شد که رود هرکسی به راه چمن 111شمارهٔ ۸۷۱: در غمت ناله ز مرغ چمن آید بیرون 112شمارهٔ ۸۷۲: ای جرس، سوی سفر هر لحظه آوازم مکن 113شمارهٔ ۸۷۳: ز عمر رفته چه نقصان به کامرانی من 114شمارهٔ ۸۷۴: از پی اسرار خود، کم با کسی پرخاش ...115شمارهٔ ۸۷۵: بگذر ز عقل و فیض محبت نگاه کن 116شمارهٔ ۸۷۶: من راز جهانم، بود افسانه به از من 117شمارهٔ ۸۷۷: نخورند در گلستان، گل و لاله آب بی ...118شمارهٔ ۸۷۸: ای سرو همچو سایه دوان در قفای تو 119شمارهٔ ۸۷۹: بیا و وصف زلف یار بشنو 120شمارهٔ ۸۸۰: بسته کمر کینم، از قبضه کمان او 121شمارهٔ ۸۸۱: نتوان یافت دلی خوش به جهان ای کاک ...122شمارهٔ ۸۸۲: کنم نهفته برین عالم دو رنگ نگاه 123شمارهٔ ۸۸۳: بیا که باغ شد از لاله کوی میخانه 124شمارهٔ ۸۸۴: در دل تنگم شراب ناب می گردد گره 125شمارهٔ ۸۸۵: ای شعله ی حسنت را، جان ها شده پرو ...126شمارهٔ ۸۸۶: دل چو می رفت سوی زلف تو، شد جان ه ...127شمارهٔ ۸۸۷: روی ننمایی، نباشد تا رخت پرداخته 128شمارهٔ ۸۸۸: گل شود گر پنجه ی من، زر نمی دارد ...129شمارهٔ ۸۸۹: فغان که موی سفیدم نمود آیینه 130شمارهٔ ۸۹۰: ساقی خمار دارم، یک ساغر دگر ده 131شمارهٔ ۸۹۱: جهان تنگ چو چاه است و ما کبوتر چا ...132شمارهٔ ۸۹۲: روز و شبم اگر به حضوری چه فایده 133شمارهٔ ۸۹۳: هرکه می خواهد ترا، سامان نمی دارد ...134شمارهٔ ۸۹۴: گلی دارم ز رنگ و بو برهنه 135شمارهٔ ۸۹۵: رو به آزار دل خصم دل آزار منه 136شمارهٔ ۸۹۶: صد خطر دارد بیابان محبت، آه آه 137شمارهٔ ۸۹۷: سحر زان شمع باشد تاب خورده 138شمارهٔ ۸۹۸: یک نفس چون لاله جام از کف ز هشیار ...139شمارهٔ ۸۹۹: ناله ای از من به کام دل نشد انگیخ ...140شمارهٔ ۹۰۰: چه غم ز حادثه آن را که شد شراب زد ...141شمارهٔ ۹۰۱: ما و دل دیگر به کوی تندخوی تازه ا ...142شمارهٔ ۹۰۲: در چمن ای بلبل از برگ و نوا افتاد ...143شمارهٔ ۹۰۳: به چهره خنده به گل های باصفا زده ...144شمارهٔ ۹۰۴: خدایا چون مرا در عاشقی ارشاد می د ...145شمارهٔ ۹۰۵: دل درین بادیه سویی دود و من سویی 146شمارهٔ ۹۰۶: چون نگه دارد مرا زنجیر زلف سنبلی؟147شمارهٔ ۹۰۷: ای بت، متاع اهل ریا را چه می کنی 148شمارهٔ ۹۰۸: شراب ای گل رعنا نهفته چند کشی 149شمارهٔ ۹۰۹: بعد مرگ از خاک ما مست تغافل نگذری 150شمارهٔ ۹۱۰: درین ره ای خضر از خار پا نمی میری 151شمارهٔ ۹۱۱: مباد آن دم که از ما رنجه گردد آشن ...152شمارهٔ ۹۱۲: چنان از رهروان فیض شد روی زمین خا ...153شمارهٔ ۹۱۳: چمن ز لاله برافروخت شمع زیبایی 154شمارهٔ ۹۱۴: جامه ی قد اوست زیبایی 155شمارهٔ ۹۱۵: من کیستم، آشفته تر از طره ی آهی 156شمارهٔ ۹۱۶: در دلی دایم مرا، در سینه پیدا نیس ...157شمارهٔ ۹۱۷: با کسی کی می کنم در عشقبازی همرهی 158شمارهٔ ۹۱۸: دارم عیشی به وصل ماهی 159شمارهٔ ۹۱۹: به بزم می کشان لاابالی 160شمارهٔ ۹۲۰: ز روی دل چه بر اهل هوس آیینه می د ...161شمارهٔ ۹۲۱: به ناله فاش مکن راز دل ز غمازی 162شمارهٔ ۹۲۲: در دعوی عشق تو نه آهی، نه فغانی 163شمارهٔ ۹۲۳: در کوی می فروشان، گردم ز بینوایی 164شمارهٔ ۹۲۴: بود در گشت باغ آشنایی 165شمارهٔ ۹۲۵: هر انگشت من از داغ جدایی 166شمارهٔ ۹۲۶: نه ذوق باغ به دل، نه هوای پروازی 167شمارهٔ ۹۲۷: در ره آوارگی بختم فکند از دشمنی 168شمارهٔ ۹۲۸: من کیستم درین دشت، آواره ی حزینی 169شمارهٔ ۹۲۹: برنمی خیزد نوای بلبلی از گلشنی 170شمارهٔ ۹۳۰: ای کاش زخم سینه ی ما واکند کسی 171شمارهٔ ۹۳۱: خوش بود گر ز سر هر هوسی برخیزی 172شمارهٔ ۹۳۲: دلم را این چمن زندان دلگیر است پن ...173شمارهٔ ۹۳۳: به روی جوهر ذاتی چه پرده می پوشی 174شمارهٔ ۹۳۴: دلم چون لاله افروزد ز داغی 175شمارهٔ ۹۳۵: در کوی عشق نیست ز اهل وفا کسی 176شمارهٔ ۹۳۶: آهم به درون دل ز تنگی 177شمارهٔ ۹۳۷: چیست دانی داغ دل، جام شراب زندگی 178شمارهٔ ۹۳۸: صورت پذیر نیست ز ما کار زندگی 179شمارهٔ ۹۳۹: تو آن گلی که ز چشم و دلم چمن داری 180شمارهٔ ۹۴۰: ساقی ار خواهی کنی احباب را گردآور ...181شمارهٔ ۹۴۱: کاسه ی ما ز سفال است، خوش این مسک ...182شمارهٔ ۹۴۲: لب لعلش ز میگونی لب جام است پندار ...183شمارهٔ ۹۴۳: صراحی را منه ساقی به پیش چشم من خ ...184شمارهٔ ۹۴۴: آب آتش تلاش یعنی می

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ