کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نه همین نازش مرا منع از رخ او می کند
    هر گره در زلف، کار چین ابرو می کند
    بی دماغی کرده است از بس که حالم را خراب
    حیرتی دارم که گل را چون کسی بو می کند؟
    چون گل رعنا رخش با لاله هرجا چهره شد
    رنگ روی زرد من هم، پشتی او می کند
    در تمام عمر سازد جمع، برگ سوختن
    زندگانی این چنین باید که هندو می کند
    خنده ی مستانه حد کیست در باغ جهان؟
    محتسب اینجا دهان غنچه را بو می کند
    مرد، می باید که پا محکم کند اینجا سلیم
    شیر دیبا را نهیب عشق، آهو می کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha