کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شد چو گلبن سبز در پیراهن من خار عشق
    همچو قمری گشت طوق گردنم زنار عشق
    بلبل از حسرت اگر در فصل گل نالد رواست
    حسن را عمری بود کوته تر از دیدار عشق
    مرد فرهاد و همان برجاست کوه بیستون
    می توان دانست انجامی ندارد کار عشق
    جلوه گاه سیل باشد هرکجا ویرانه ای ست
    می شود معلوم از احوال ما آثار عشق
    درد بی درمان که می گویند، درد عاشقی ست
    معجز عیسی خجل می گردد از بیمار عشق
    گاه در زیرزمین، گاهی به اوج آسمان
    دل به جان آمد مرا از راه ناهموار عشق
    در بغل پژمرده خواهد گشت، می دانم سلیم
    غنچه ی دل را زنم بر گوشه ی دستار عشق

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha