به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سلیم تهرانی

سلیم تهرانیغزل هاشمارهٔ ۷۴۸: هر قطره ی شبنم رخ گل

1690عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

هر قطره ی شبنم رخ گل
سیلی ست به خانمان بلبل
عمرم همه در خیال او رفت
چون آب روان به سایه ی گل
مغرور به حسن خویشتن بود
زلف تو شکست شاخ سنبل
از شرم رخ تو گل گریزد
هر لحظه به زیر بال بلبل
از بهر دلم سلیم، دایم
خم در خم زلف کرده کاکل

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۷۴۷: ز باغ رفتی و گشتم کباب خنده ی گل 2شمارهٔ ۷۴۸: هر قطره ی شبنم رخ گل 3شمارهٔ ۷۴۹: در محبت بس که خواری دیدم از پهلوی ...4شمارهٔ ۷۵۰: پروانه را چو مرغ چمن نیست تاب گل 5شمارهٔ ۷۵۱: مگر افتد گذارش سوی آن گل 6شمارهٔ ۷۵۲: شب ز مستی شور در بزم شراب انداختی ...7شمارهٔ ۷۵۳: بر راه وعده، ای گل رعنا نشسته ام 8شمارهٔ ۷۵۴: جام می در کف ز کوی او جدایی می کن ...9شمارهٔ ۷۵۵: خم می هست، چه اندیشه ی محشر دارم 10شمارهٔ ۷۵۶: ز مستی بر دم تیغ شهادت هر زمان غل ...11شمارهٔ ۷۵۷: منم که غیر سفر نیست پیشه ی دگرم 12شمارهٔ ۷۵۸: روم چو از سر کویش، نمی رود پایم 13شمارهٔ ۷۵۹: به دل، آشفتگی از زلف خوبان بیشتر ...14شمارهٔ ۷۶۰: گهی با وصل و گه با حسرت دیدار می ...15شمارهٔ ۷۶۱: سوی خم می این دل مخمور فرستیم 16شمارهٔ ۷۶۲: عشق کو تا مژه در خون جگر غوطه دهم 17شمارهٔ ۷۶۳: ز سنگ رهگذر اندیشه ای کجا دارم 18شمارهٔ ۷۶۴: دمید صبح و به باغ از پی هوا رفتم 19شمارهٔ ۷۶۵: چون تنک ظرفان کجا من می ز ساغر می ...20شمارهٔ ۷۶۶: ای خوش آن ساعت که روی خنجری رنگین ...21شمارهٔ ۷۶۷: چو عندلیب نه از باده ی کهن مستم 22شمارهٔ ۷۶۸: به دل شکست تمنای یاری چمنم 23شمارهٔ ۷۶۹: در چمن چون گفتگویی از لب او واکنم 24شمارهٔ ۷۷۰: تکلیف شراب است نمک ریزی داغم 25شمارهٔ ۷۷۱: ز لاله و گل این باغ، کی خبر داریم 26شمارهٔ ۷۷۲: بیا که چتر سعادت ز برگ تاک کنیم 27شمارهٔ ۷۷۳: صوفیان را شده ز آهنگم 28شمارهٔ ۷۷۴: داغ نتواند گرفتن در دل ما جای زخم 29شمارهٔ ۷۷۵: ما در چمن بساط تمنا فکنده ایم 30شمارهٔ ۷۷۶: اثر در عالم از دارا و اسکندر نمی ...31شمارهٔ ۷۷۷: نیم بلبل که فصل گل به گلشن آشیان ...32شمارهٔ ۷۷۸: قطره ی خونابه ای تا سوی مژگان می ...33شمارهٔ ۷۷۹: خوش آن که بینم روی او، وز اضطراب ...34شمارهٔ ۷۸۰: آنم که می به نغمه ی زنجیر می خورم 35شمارهٔ ۷۸۱: نقش ابروش به دل، روز فراقی بستیم 36شمارهٔ ۷۸۲: به کوی عشق خوبان تا گذشتم 37شمارهٔ ۷۸۳: مگذار ز دستم که گل باغ وفایم 38شمارهٔ ۷۸۴: خوش آن روزی که می در هر چمن بی با ...39شمارهٔ ۷۸۵: کی بود در چمن که سرودی نداشتیم 40شمارهٔ ۷۸۶: سر از کجاست که چون لاله فکر تاج ک ...41شمارهٔ ۷۸۷: ز تنهایی چو مینا راز با پیمانه می ...42شمارهٔ ۷۸۸: خویش را بر محرمان آن بت چین بسته ...43شمارهٔ ۷۸۹: در سخن سنجی هرکس بتر از غمازیم 44شمارهٔ ۷۹۰: هلال عیدم و ترک کلاه خورشیدم 45شمارهٔ ۷۹۱: ما چو مرغان قفس، زمزمه در دل داری ...46شمارهٔ ۷۹۲: لب مبند از ناله، می دانم جفا داری ...47شمارهٔ ۷۹۳: هزار خانه خرابی به شهر و ده دارم 48شمارهٔ ۷۹۴: ما به گلزار معانی آب گوهر بسته ای ...49شمارهٔ ۷۹۵: افروخت رخ از باده و بگداخته بودم 50شمارهٔ ۷۹۶: ز شوقت گاه در دنبال گل همچون صبا ...51شمارهٔ ۷۹۷: ز فیض عشق تو چون حسن دلپذیر شدیم 52شمارهٔ ۷۹۸: در قفس از هر نسیمی عیش گلشن می کن ...53شمارهٔ ۷۹۹: چگونه زمزمه ای در چمن به کام کنم 54شمارهٔ ۸۰۰: صبح چون میل تماشای گلستان می کنیم 55شمارهٔ ۸۰۱: به افسون محبت دست آتش را به مو بن ...56شمارهٔ ۸۰۲: خوش آن روزی که برآن طره های مشکبو ...57شمارهٔ ۸۰۳: ما راه فغان بر دل ناشاد گرفتیم 58شمارهٔ ۸۰۴: چو بلبل باعث شوریده گفتاری نمی دا ...59شمارهٔ ۸۰۵: از زمین آزرده ام، وز آسمان رنجیده ...60شمارهٔ ۸۰۶: به دیده چند ز نقش تو گل بر آب زنم 61شمارهٔ ۸۰۷: به جامم باده ی ناب است و خون دل ه ...62شمارهٔ ۸۰۸: هوای توست در سر، سایه ی گل را نمی ...63شمارهٔ ۸۰۹: ز بی پروایی چشمت دل آزرده ای دارم 64شمارهٔ ۸۱۰: منم که با می و مطرب همیشه در جنگم 65شمارهٔ ۸۱۱: ما همچو گل به چاک گریبان نشسته ای ...66شمارهٔ ۸۱۲: چو سوسن از حدیث آرزوی دل زبان بست ...67شمارهٔ ۸۱۳: به کویت چون توانم من به این حال خ ...68شمارهٔ ۸۱۴: گر امید رحمی از فریادرس می داشتم 69شمارهٔ ۸۱۵: از جنون عاشقی هرگز وطن نشناختم 70شمارهٔ ۸۱۶: چو گل از هر طرف چاک دگر دارد گریب ...71شمارهٔ ۸۱۷: جرعه ای ریز که تا چاره ی خمیازه ک ...72شمارهٔ ۸۱۸: بس که گشتم ناتوان، هرگه صفیری می ...73شمارهٔ ۸۱۹: ز من مپرس چه از روزگار می خواهم 74شمارهٔ ۸۲۰: گه ز شوق او در آتش، گاه در خون می ...75شمارهٔ ۸۲۱: عاشقم، از ناله نتوانم زمانی تن زن ...76شمارهٔ ۸۲۲: خویش را از بس به تیغ موج این دریا ...77شمارهٔ ۸۲۳: چون گره جا در خم آن زلف دلکش کرده ...78شمارهٔ ۸۲۴: هردم غمی آید ز حریفان لئیمم 79شمارهٔ ۸۲۵: کرشمه سنج نگاه ستیزه جویانیم 80شمارهٔ ۸۲۶: چو جای در صف طفلان کنم، ندیم شوم 81شمارهٔ ۸۲۷: فصل گل رفت و به جام می دمی نگذاشت ...82شمارهٔ ۸۲۸: یاد ایامی که دامی همچو بلبل داشتی ...83شمارهٔ ۸۲۹: ای در ایام تو تیغ غمزه را الماس ن ...84شمارهٔ ۸۳۰: به حیرتم که ز گلشن چه چیز می خواه ...85شمارهٔ ۸۳۱: ما خس و خار از ره خوبان به دامن م ...86شمارهٔ ۸۳۲: بیا که ساغر عشرت پر از شراب کنیم 87شمارهٔ ۸۳۳: گرفته با برو دوش تو الفتی دوشم 88شمارهٔ ۸۳۴: دل خود ز شوق زیان می فروشم 89شمارهٔ ۸۳۵: در ورطه ی کشاکش دوران فتاده ایم 90شمارهٔ ۸۳۶: ساغری کو تا به دل از عیش اسبابی د ...91شمارهٔ ۸۳۷: تنم ز ضعف بود رشته ای ز پیرهنم 92شمارهٔ ۸۳۸: از دو جانب سرگرانی را تحمل می کنی ...93شمارهٔ ۸۳۹: ای شبنم وجود مرا آفتاب گرم 94شمارهٔ ۸۴۰: ما چشم به لطف جم و کاوس نداریم 95شمارهٔ ۸۴۱: هرکه افتاد ز پا، خاک نشین من بودم 96شمارهٔ ۸۴۲: تقدیر خدا را چه علاج است، گداییم 97شمارهٔ ۸۴۳: اختیار گوشه درمان است، همت می کنم 98شمارهٔ ۸۴۴: گه مستم و گاه در خمارم 99شمارهٔ ۸۴۵: نوبهار است، چو گل فکر قدح نوشی کن 100شمارهٔ ۸۴۶: دهد به ذره چو خورشید آب و تاب، سخ ...101شمارهٔ ۸۴۷: تا به کی بر من شکست آید چو مینا ا ...102شمارهٔ ۸۴۸: مطرب از دستت گر آید، ناخنی بر چنگ ...103شمارهٔ ۸۴۹: ترک من کز بزم می گلرنگ می آید برو ...104شمارهٔ ۸۵۰: سرم از داغ سودا، باغ زاغان 105شمارهٔ ۸۵۱: نیست در حشر محبت گفتگوی کشتگان 106شمارهٔ ۸۵۲: فصل گل شد، ناله ی عیشی ز بلبل قرض ...107شمارهٔ ۸۵۳: چه آب و خاک و چه نیکویی سرشت است ...108شمارهٔ ۸۵۴: از کوی عشقت ای بت دلجوی دیگران 109شمارهٔ ۸۵۵: دشمن خود گرنه ای، ما را به خود دش ...110شمارهٔ ۸۵۶: زهی بر چهره خطت سایه ی جان 111شمارهٔ ۸۵۷: ای چو برگ غنچه در عهدت پر از جان ...112شمارهٔ ۸۵۸: انجمن شد ز یار آبادان 113شمارهٔ ۸۵۹: چون توان با غیر دل را خالی از کین ...114شمارهٔ ۸۶۰: به مردم عرض جمعیت کن از ایشان دگر ...115شمارهٔ ۸۶۱: آینه در دست گیر و یاد حیرانی بکن 116شمارهٔ ۸۶۲: عجب مدار ز زاهد شراب ما خوردن 117شمارهٔ ۸۶۳: ساقی ز کار من گره توبه باز کن 118شمارهٔ ۸۶۴: زهی حدیث غمت چون می طرب شیرین 119شمارهٔ ۸۶۵: رسیده ایم به بزم تو، مهربانی کن 120شمارهٔ ۸۶۶: زهی ز نرگس تو آهوی ختن مجنون 121شمارهٔ ۸۶۷: خاطر من نشکفد از وصل یار خویشتن 122شمارهٔ ۸۶۸: صفای گلشن کشمیر را تماشا کن 123شمارهٔ ۸۶۹: ز دست ساقی، تا کی پیاله نوشیدن؟124شمارهٔ ۸۷۰: بهار شد که رود هرکسی به راه چمن 125شمارهٔ ۸۷۱: در غمت ناله ز مرغ چمن آید بیرون 126شمارهٔ ۸۷۲: ای جرس، سوی سفر هر لحظه آوازم مکن 127شمارهٔ ۸۷۳: ز عمر رفته چه نقصان به کامرانی من 128شمارهٔ ۸۷۴: از پی اسرار خود، کم با کسی پرخاش ...129شمارهٔ ۸۷۵: بگذر ز عقل و فیض محبت نگاه کن 130شمارهٔ ۸۷۶: من راز جهانم، بود افسانه به از من 131شمارهٔ ۸۷۷: نخورند در گلستان، گل و لاله آب بی ...132شمارهٔ ۸۷۸: ای سرو همچو سایه دوان در قفای تو 133شمارهٔ ۸۷۹: بیا و وصف زلف یار بشنو 134شمارهٔ ۸۸۰: بسته کمر کینم، از قبضه کمان او 135شمارهٔ ۸۸۱: نتوان یافت دلی خوش به جهان ای کاک ...136شمارهٔ ۸۸۲: کنم نهفته برین عالم دو رنگ نگاه 137شمارهٔ ۸۸۳: بیا که باغ شد از لاله کوی میخانه 138شمارهٔ ۸۸۴: در دل تنگم شراب ناب می گردد گره 139شمارهٔ ۸۸۵: ای شعله ی حسنت را، جان ها شده پرو ...140شمارهٔ ۸۸۶: دل چو می رفت سوی زلف تو، شد جان ه ...141شمارهٔ ۸۸۷: روی ننمایی، نباشد تا رخت پرداخته 142شمارهٔ ۸۸۸: گل شود گر پنجه ی من، زر نمی دارد ...143شمارهٔ ۸۸۹: فغان که موی سفیدم نمود آیینه 144شمارهٔ ۸۹۰: ساقی خمار دارم، یک ساغر دگر ده 145شمارهٔ ۸۹۱: جهان تنگ چو چاه است و ما کبوتر چا ...146شمارهٔ ۸۹۲: روز و شبم اگر به حضوری چه فایده 147شمارهٔ ۸۹۳: هرکه می خواهد ترا، سامان نمی دارد ...148شمارهٔ ۸۹۴: گلی دارم ز رنگ و بو برهنه 149شمارهٔ ۸۹۵: رو به آزار دل خصم دل آزار منه 150شمارهٔ ۸۹۶: صد خطر دارد بیابان محبت، آه آه 151شمارهٔ ۸۹۷: سحر زان شمع باشد تاب خورده 152شمارهٔ ۸۹۸: یک نفس چون لاله جام از کف ز هشیار ...153شمارهٔ ۸۹۹: ناله ای از من به کام دل نشد انگیخ ...154شمارهٔ ۹۰۰: چه غم ز حادثه آن را که شد شراب زد ...155شمارهٔ ۹۰۱: ما و دل دیگر به کوی تندخوی تازه ا ...156شمارهٔ ۹۰۲: در چمن ای بلبل از برگ و نوا افتاد ...157شمارهٔ ۹۰۳: به چهره خنده به گل های باصفا زده ...158شمارهٔ ۹۰۴: خدایا چون مرا در عاشقی ارشاد می د ...159شمارهٔ ۹۰۵: دل درین بادیه سویی دود و من سویی 160شمارهٔ ۹۰۶: چون نگه دارد مرا زنجیر زلف سنبلی؟161شمارهٔ ۹۰۷: ای بت، متاع اهل ریا را چه می کنی 162شمارهٔ ۹۰۸: شراب ای گل رعنا نهفته چند کشی 163شمارهٔ ۹۰۹: بعد مرگ از خاک ما مست تغافل نگذری 164شمارهٔ ۹۱۰: درین ره ای خضر از خار پا نمی میری 165شمارهٔ ۹۱۱: مباد آن دم که از ما رنجه گردد آشن ...166شمارهٔ ۹۱۲: چنان از رهروان فیض شد روی زمین خا ...167شمارهٔ ۹۱۳: چمن ز لاله برافروخت شمع زیبایی 168شمارهٔ ۹۱۴: جامه ی قد اوست زیبایی 169شمارهٔ ۹۱۵: من کیستم، آشفته تر از طره ی آهی 170شمارهٔ ۹۱۶: در دلی دایم مرا، در سینه پیدا نیس ...171شمارهٔ ۹۱۷: با کسی کی می کنم در عشقبازی همرهی 172شمارهٔ ۹۱۸: دارم عیشی به وصل ماهی 173شمارهٔ ۹۱۹: به بزم می کشان لاابالی 174شمارهٔ ۹۲۰: ز روی دل چه بر اهل هوس آیینه می د ...175شمارهٔ ۹۲۱: به ناله فاش مکن راز دل ز غمازی 176شمارهٔ ۹۲۲: در دعوی عشق تو نه آهی، نه فغانی 177شمارهٔ ۹۲۳: در کوی می فروشان، گردم ز بینوایی 178شمارهٔ ۹۲۴: بود در گشت باغ آشنایی 179شمارهٔ ۹۲۵: هر انگشت من از داغ جدایی 180شمارهٔ ۹۲۶: نه ذوق باغ به دل، نه هوای پروازی 181شمارهٔ ۹۲۷: در ره آوارگی بختم فکند از دشمنی 182شمارهٔ ۹۲۸: من کیستم درین دشت، آواره ی حزینی 183شمارهٔ ۹۲۹: برنمی خیزد نوای بلبلی از گلشنی 184شمارهٔ ۹۳۰: ای کاش زخم سینه ی ما واکند کسی 185شمارهٔ ۹۳۱: خوش بود گر ز سر هر هوسی برخیزی 186شمارهٔ ۹۳۲: دلم را این چمن زندان دلگیر است پن ...187شمارهٔ ۹۳۳: به روی جوهر ذاتی چه پرده می پوشی 188شمارهٔ ۹۳۴: دلم چون لاله افروزد ز داغی 189شمارهٔ ۹۳۵: در کوی عشق نیست ز اهل وفا کسی 190شمارهٔ ۹۳۶: آهم به درون دل ز تنگی 191شمارهٔ ۹۳۷: چیست دانی داغ دل، جام شراب زندگی 192شمارهٔ ۹۳۸: صورت پذیر نیست ز ما کار زندگی 193شمارهٔ ۹۳۹: تو آن گلی که ز چشم و دلم چمن داری 194شمارهٔ ۹۴۰: ساقی ار خواهی کنی احباب را گردآور ...195شمارهٔ ۹۴۱: کاسه ی ما ز سفال است، خوش این مسک ...196شمارهٔ ۹۴۲: لب لعلش ز میگونی لب جام است پندار ...197شمارهٔ ۹۴۳: صراحی را منه ساقی به پیش چشم من خ ...198شمارهٔ ۹۴۴: آب آتش تلاش یعنی می

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ