کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به خون خود کنم آلوده، ای صبا کاغذ
    چو آن کسی که کند رنگ با حنا کاغذ
    کند بهار به برگ شکوفه یاد ترا
    چو آشنا که فرستد به آشنا کاغذ
    گمان بری که ز هم ریخت دفتر افلاک
    ز بس به کوی تو می ریزد از هوا کاغذ
    نمی رسد به تو دست از کتاب، دانا را
    دهد چه پایه بلندی، به زیر پا کاغذ
    عجب که زحمت چشمی دگر تواند داد
    به خاک پای تو داده ست توتیا کاغذ
    به زندگی پی میراث خواری ام صدبار
    گرفت همچو کبوتر ز من هما کاغذ
    مباش از دم آتش فشان او ایمن
    به راه عشق اگر باشد اژدها کاغذ
    به کوی او پی رسوایی ام سلیم کند
    بلند از بغل قاصدان صدا کاغذ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha