به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سلیم تهرانی

سلیم تهرانیغزل هاشمارهٔ ۶۵۶: ای نغمه سرای چمنت بلبل کاغذ

1520عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ای نغمه سرای چمنت بلبل کاغذ
رنگین شده از شبنم لطفت گل کاغذ
شوقت به ره قافله ی موج ز حکمت
چون آب سخن بسته به دریا پل کاغذ
بر بوی خس و خار گلستان تو از شوق
بر شعله چو پروانه دود بلبل کاغذ
از تربیت آب و هوای چمن تو
شد تازه ز باران چو شکوفه گل کاغذ
در صفحه سلیم از تو چه گوید که نگنجد
یک نکته ز وصف تو به جزو [و] کل کاغذ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۵۵: در کوی تو دیوانه مرا نام نهادند 2شمارهٔ ۶۵۶: ای نغمه سرای چمنت بلبل کاغذ 3شمارهٔ ۶۵۷: به خون خود کنم آلوده، ای صبا کاغذ 4شمارهٔ ۶۵۸: آمد بهار و شد می چون ارغوان لذیذ 5شمارهٔ ۶۵۹: شد بهار و بوستان را داد آب و تاب ...6شمارهٔ ۶۶۰: پر شکوه مکن، خاطر آن ماه نگه دار 7شمارهٔ ۶۶۱: زخم ناسورم من و از لطف مرهم شرمسا ...8شمارهٔ ۶۶۲: حسن، شیرین را ازان می پرورد دایم ...9شمارهٔ ۶۶۳: آمد بهار و باغ شکفت از سرور ابر 10شمارهٔ ۶۶۴: زاهد بنای سست ورع را خراب گیر 11شمارهٔ ۶۶۵: ای خطت سرمایه ی عنبرفروشان بهار 12شمارهٔ ۶۶۶: مست گر نیستی از شیوه ی مستان مگذر 13شمارهٔ ۶۶۷: ای دل ز آیینه تعلیم تن آسانی بگیر 14شمارهٔ ۶۶۸: صبا دعای مرا سوی می گساران بر 15شمارهٔ ۶۶۹: دارد از داغ دل من خاطر مرهم غبار 16شمارهٔ ۶۷۰: گلرخان بینند هرگه بر اسیر یکدگر 17شمارهٔ ۶۷۱: نیستی عیش و طرب، بیگانگی کم یاد گ ...18شمارهٔ ۶۷۲: ای که همچون آب خواهد خورد خاکت غم ...19شمارهٔ ۶۷۳: از دل برون نکرده خیال جفا هنوز 20شمارهٔ ۶۷۴: از فیض ابر شد به چمن هر نهال سبز 21شمارهٔ ۶۷۵: ز شوق وصل چو پروانه در سراغ مسوز 22شمارهٔ ۶۷۶: دهد مرغ دلم را عزم پرواز 23شمارهٔ ۶۷۷: مردم و زخم از دم شمشیر می آید هنو ...24شمارهٔ ۶۷۸: چنین کز من بود نخل سخن سبز 25شمارهٔ ۶۷۹: بهار در قدح گل می غریب مریز 26شمارهٔ ۶۸۰: همچو گل پرده ی دل در خس و خاشاک ا ...27شمارهٔ ۶۸۱: صبحدم چون صاحبان غیب بر اهل نیاز 28شمارهٔ ۶۸۲: چو موج، موسم گل سبحه را در آب اند ...29شمارهٔ ۶۸۳: چون گلم از جامه بر تن مانده دامان ...30شمارهٔ ۶۸۴: ای خوش آن سروری که از ناموس 31شمارهٔ ۶۸۵: مگذر ز می، ز باطن اهل صفا بترس 32شمارهٔ ۶۸۶: از دل آشفتگان شرح پریشانی بپرس 33شمارهٔ ۶۸۷: راه شوقی نسپردم افسوس 34شمارهٔ ۶۸۸: همچو عنقاست مرا گوشه ای از دنیا ب ...35شمارهٔ ۶۸۹: ای به غیر از من ناکام، به کام همه ...36شمارهٔ ۶۹۰: زاهد از رشک این قدر گرم عتاب ما م ...37شمارهٔ ۶۹۱: قدم برون نگذارم ز آستانه ی خویش 38شمارهٔ ۶۹۲: هر کجا گرم است بازار ادب، محجوب ب ...39شمارهٔ ۶۹۳: باده، ای عیسی لقا از دست نامحرم م ...40شمارهٔ ۶۹۴: در وادی محبت، چون خضر راهبر باش 41شمارهٔ ۶۹۵: عاشقی، دیگر به فکر منزل و مسکن مب ...42شمارهٔ ۶۹۶: کار عاشق واژگون باشد ز سیر اخترش 43شمارهٔ ۶۹۷: چمنی را که بود خرمی از رخسارش 44شمارهٔ ۶۹۸: چو گل کسی که هوای تو برده آرامش 45شمارهٔ ۶۹۹: خوش آنکه باده ی ناب است مایه ی هو ...46شمارهٔ ۷۰۰: هرکه را ساز بود زمزمه ی زنجیرش 47شمارهٔ ۷۰۱: خبر بگیر ز احوال خضر در کویش 48شمارهٔ ۷۰۲: از روی دل ز عاجزی خود خجل مباش 49شمارهٔ ۷۰۳: درون کاسه ی سر دارم از جنون آتش 50شمارهٔ ۷۰۴: زخم دل کم نیست، سامان گر نباشد گو ...51شمارهٔ ۷۰۵: شراب همچو گل و لاله خور ز ساغر خو ...52شمارهٔ ۷۰۶: ز مژگان آب چشمم می زند جوش 53شمارهٔ ۷۰۷: هلاک تاج نه چون شمع صبحگاهی باش 54شمارهٔ ۷۰۸: ای دل ز گرد کلفت عالم غمین مباش 55شمارهٔ ۷۰۹: هرکه سرگرم کند شوق تو چون خورشیدش 56شمارهٔ ۷۱۰: سر تا به پا چو شمع همه اشک و آه ب ...57شمارهٔ ۷۱۱: خرم آن گلشن که امید بهاری باشدش 58شمارهٔ ۷۱۲: چو گل که گفت درین باغ شاد و خندان ...59شمارهٔ ۷۱۳: عقل نگذارد مرا یک دم ز دردسر خلاص 60شمارهٔ ۷۱۴: سرو شد باز با صبا رقاص 61شمارهٔ ۷۱۵: نیست همچون گل مرا از باده بیهوشی ...62شمارهٔ ۷۱۶: کنم برای جنون یارب از که سامان قر ...63شمارهٔ ۷۱۷: بهار شد که کند شیخ جلوه گاه غلط 64شمارهٔ ۷۱۸: منم که ساخته ام سور با عزا مربوط 65شمارهٔ ۷۱۹: ای گل روی تو بهار نشاط 66شمارهٔ ۷۲۰: به قدر جرم برد هرکسی ز رحمت حظ 67شمارهٔ ۷۲۱: نه می به جام و نه معشوق در کنار، ...68شمارهٔ ۷۲۲: زده گل دست بر دامان حافظ 69شمارهٔ ۷۲۳: زهی نهال خزان دیده ای ز باغ تو شم ...70شمارهٔ ۷۲۴: ای شوق رخت سوخته مغز قلم شمع 71شمارهٔ ۷۲۵: هرکه را بینی، بود در فکر سامان طم ...72شمارهٔ ۷۲۶: زهی ز نور جبین تو در حجاب چراغ 73شمارهٔ ۷۲۷: از سرم کی می رود هرگز برون سودای ...74شمارهٔ ۷۲۸: ز تاب گل ز بس افروخت آشیانه ی مرغ 75شمارهٔ ۷۲۹: چون کند در انجمن تاب رخش روشن چرا ...76شمارهٔ ۷۳۰: حرف گل و حدیث بهار و خزان دروغ 77شمارهٔ ۷۳۱: آهم اثر نیافت ز فریاد بی وقوف 78شمارهٔ ۷۳۲: کنم به جام می اوقات عمر چون جم صر ...79شمارهٔ ۷۳۳: دایم از بخت سیه بر خویش پیچانم چو ...80شمارهٔ ۷۳۴: چو غنچه در گرهی بند، نقد خود ز تل ...81شمارهٔ ۷۳۵: آتش به باغ زد ز خزان روزگار حیف 82شمارهٔ ۷۳۶: شب چو وصف رخش کنم به رفیق 83شمارهٔ ۷۳۷: کدام سر که نشد خاک آستانه ی عشق؟84شمارهٔ ۷۳۸: شد چو گلبن سبز در پیراهن من خار ع ...85شمارهٔ ۷۳۹: بس است، این همه زاهد مکن ادای خنک 86شمارهٔ ۷۴۰: چند باشد ز گلشن افلاک 87شمارهٔ ۷۴۱: رفت آن شمع و ز حسرت شد لب پیمانه ...88شمارهٔ ۷۴۲: لاله ام، در داغ دل بسیار دارم من ...89شمارهٔ ۷۴۳: می آیدم به تحفه ز میخانه جام خشک 90شمارهٔ ۷۴۴: همچو آتش داردم ایام در زندان سنگ 91شمارهٔ ۷۴۵: از سخن آن به که کس خاموش گردد همچ ...92شمارهٔ ۷۴۶: دارم دلی همچون جرس، پیوسته نالان ...93شمارهٔ ۷۴۷: ز باغ رفتی و گشتم کباب خنده ی گل 94شمارهٔ ۷۴۸: هر قطره ی شبنم رخ گل 95شمارهٔ ۷۴۹: در محبت بس که خواری دیدم از پهلوی ...96شمارهٔ ۷۵۰: پروانه را چو مرغ چمن نیست تاب گل 97شمارهٔ ۷۵۱: مگر افتد گذارش سوی آن گل 98شمارهٔ ۷۵۲: شب ز مستی شور در بزم شراب انداختی ...99شمارهٔ ۷۵۳: بر راه وعده، ای گل رعنا نشسته ام 100شمارهٔ ۷۵۴: جام می در کف ز کوی او جدایی می کن ...101شمارهٔ ۷۵۵: خم می هست، چه اندیشه ی محشر دارم 102شمارهٔ ۷۵۶: ز مستی بر دم تیغ شهادت هر زمان غل ...103شمارهٔ ۷۵۷: منم که غیر سفر نیست پیشه ی دگرم 104شمارهٔ ۷۵۸: روم چو از سر کویش، نمی رود پایم 105شمارهٔ ۷۵۹: به دل، آشفتگی از زلف خوبان بیشتر ...106شمارهٔ ۷۶۰: گهی با وصل و گه با حسرت دیدار می ...107شمارهٔ ۷۶۱: سوی خم می این دل مخمور فرستیم 108شمارهٔ ۷۶۲: عشق کو تا مژه در خون جگر غوطه دهم 109شمارهٔ ۷۶۳: ز سنگ رهگذر اندیشه ای کجا دارم 110شمارهٔ ۷۶۴: دمید صبح و به باغ از پی هوا رفتم 111شمارهٔ ۷۶۵: چون تنک ظرفان کجا من می ز ساغر می ...112شمارهٔ ۷۶۶: ای خوش آن ساعت که روی خنجری رنگین ...113شمارهٔ ۷۶۷: چو عندلیب نه از باده ی کهن مستم 114شمارهٔ ۷۶۸: به دل شکست تمنای یاری چمنم 115شمارهٔ ۷۶۹: در چمن چون گفتگویی از لب او واکنم 116شمارهٔ ۷۷۰: تکلیف شراب است نمک ریزی داغم 117شمارهٔ ۷۷۱: ز لاله و گل این باغ، کی خبر داریم 118شمارهٔ ۷۷۲: بیا که چتر سعادت ز برگ تاک کنیم 119شمارهٔ ۷۷۳: صوفیان را شده ز آهنگم 120شمارهٔ ۷۷۴: داغ نتواند گرفتن در دل ما جای زخم 121شمارهٔ ۷۷۵: ما در چمن بساط تمنا فکنده ایم 122شمارهٔ ۷۷۶: اثر در عالم از دارا و اسکندر نمی ...123شمارهٔ ۷۷۷: نیم بلبل که فصل گل به گلشن آشیان ...124شمارهٔ ۷۷۸: قطره ی خونابه ای تا سوی مژگان می ...125شمارهٔ ۷۷۹: خوش آن که بینم روی او، وز اضطراب ...126شمارهٔ ۷۸۰: آنم که می به نغمه ی زنجیر می خورم 127شمارهٔ ۷۸۱: نقش ابروش به دل، روز فراقی بستیم 128شمارهٔ ۷۸۲: به کوی عشق خوبان تا گذشتم 129شمارهٔ ۷۸۳: مگذار ز دستم که گل باغ وفایم 130شمارهٔ ۷۸۴: خوش آن روزی که می در هر چمن بی با ...131شمارهٔ ۷۸۵: کی بود در چمن که سرودی نداشتیم 132شمارهٔ ۷۸۶: سر از کجاست که چون لاله فکر تاج ک ...133شمارهٔ ۷۸۷: ز تنهایی چو مینا راز با پیمانه می ...134شمارهٔ ۷۸۸: خویش را بر محرمان آن بت چین بسته ...135شمارهٔ ۷۸۹: در سخن سنجی هرکس بتر از غمازیم 136شمارهٔ ۷۹۰: هلال عیدم و ترک کلاه خورشیدم 137شمارهٔ ۷۹۱: ما چو مرغان قفس، زمزمه در دل داری ...138شمارهٔ ۷۹۲: لب مبند از ناله، می دانم جفا داری ...139شمارهٔ ۷۹۳: هزار خانه خرابی به شهر و ده دارم 140شمارهٔ ۷۹۴: ما به گلزار معانی آب گوهر بسته ای ...141شمارهٔ ۷۹۵: افروخت رخ از باده و بگداخته بودم 142شمارهٔ ۷۹۶: ز شوقت گاه در دنبال گل همچون صبا ...143شمارهٔ ۷۹۷: ز فیض عشق تو چون حسن دلپذیر شدیم 144شمارهٔ ۷۹۸: در قفس از هر نسیمی عیش گلشن می کن ...145شمارهٔ ۷۹۹: چگونه زمزمه ای در چمن به کام کنم 146شمارهٔ ۸۰۰: صبح چون میل تماشای گلستان می کنیم 147شمارهٔ ۸۰۱: به افسون محبت دست آتش را به مو بن ...148شمارهٔ ۸۰۲: خوش آن روزی که برآن طره های مشکبو ...149شمارهٔ ۸۰۳: ما راه فغان بر دل ناشاد گرفتیم 150شمارهٔ ۸۰۴: چو بلبل باعث شوریده گفتاری نمی دا ...151شمارهٔ ۸۰۵: از زمین آزرده ام، وز آسمان رنجیده ...152شمارهٔ ۸۰۶: به دیده چند ز نقش تو گل بر آب زنم 153شمارهٔ ۸۰۷: به جامم باده ی ناب است و خون دل ه ...154شمارهٔ ۸۰۸: هوای توست در سر، سایه ی گل را نمی ...155شمارهٔ ۸۰۹: ز بی پروایی چشمت دل آزرده ای دارم 156شمارهٔ ۸۱۰: منم که با می و مطرب همیشه در جنگم 157شمارهٔ ۸۱۱: ما همچو گل به چاک گریبان نشسته ای ...158شمارهٔ ۸۱۲: چو سوسن از حدیث آرزوی دل زبان بست ...159شمارهٔ ۸۱۳: به کویت چون توانم من به این حال خ ...160شمارهٔ ۸۱۴: گر امید رحمی از فریادرس می داشتم 161شمارهٔ ۸۱۵: از جنون عاشقی هرگز وطن نشناختم 162شمارهٔ ۸۱۶: چو گل از هر طرف چاک دگر دارد گریب ...163شمارهٔ ۸۱۷: جرعه ای ریز که تا چاره ی خمیازه ک ...164شمارهٔ ۸۱۸: بس که گشتم ناتوان، هرگه صفیری می ...165شمارهٔ ۸۱۹: ز من مپرس چه از روزگار می خواهم 166شمارهٔ ۸۲۰: گه ز شوق او در آتش، گاه در خون می ...167شمارهٔ ۸۲۱: عاشقم، از ناله نتوانم زمانی تن زن ...168شمارهٔ ۸۲۲: خویش را از بس به تیغ موج این دریا ...169شمارهٔ ۸۲۳: چون گره جا در خم آن زلف دلکش کرده ...170شمارهٔ ۸۲۴: هردم غمی آید ز حریفان لئیمم 171شمارهٔ ۸۲۵: کرشمه سنج نگاه ستیزه جویانیم 172شمارهٔ ۸۲۶: چو جای در صف طفلان کنم، ندیم شوم 173شمارهٔ ۸۲۷: فصل گل رفت و به جام می دمی نگذاشت ...174شمارهٔ ۸۲۸: یاد ایامی که دامی همچو بلبل داشتی ...175شمارهٔ ۸۲۹: ای در ایام تو تیغ غمزه را الماس ن ...176شمارهٔ ۸۳۰: به حیرتم که ز گلشن چه چیز می خواه ...177شمارهٔ ۸۳۱: ما خس و خار از ره خوبان به دامن م ...178شمارهٔ ۸۳۲: بیا که ساغر عشرت پر از شراب کنیم 179شمارهٔ ۸۳۳: گرفته با برو دوش تو الفتی دوشم 180شمارهٔ ۸۳۴: دل خود ز شوق زیان می فروشم 181شمارهٔ ۸۳۵: در ورطه ی کشاکش دوران فتاده ایم 182شمارهٔ ۸۳۶: ساغری کو تا به دل از عیش اسبابی د ...183شمارهٔ ۸۳۷: تنم ز ضعف بود رشته ای ز پیرهنم 184شمارهٔ ۸۳۸: از دو جانب سرگرانی را تحمل می کنی ...185شمارهٔ ۸۳۹: ای شبنم وجود مرا آفتاب گرم 186شمارهٔ ۸۴۰: ما چشم به لطف جم و کاوس نداریم 187شمارهٔ ۸۴۱: هرکه افتاد ز پا، خاک نشین من بودم 188شمارهٔ ۸۴۲: تقدیر خدا را چه علاج است، گداییم 189شمارهٔ ۸۴۳: اختیار گوشه درمان است، همت می کنم 190شمارهٔ ۸۴۴: گه مستم و گاه در خمارم 191شمارهٔ ۸۴۵: نوبهار است، چو گل فکر قدح نوشی کن 192شمارهٔ ۸۴۶: دهد به ذره چو خورشید آب و تاب، سخ ...193شمارهٔ ۸۴۷: تا به کی بر من شکست آید چو مینا ا ...194شمارهٔ ۸۴۸: مطرب از دستت گر آید، ناخنی بر چنگ ...195شمارهٔ ۸۴۹: ترک من کز بزم می گلرنگ می آید برو ...196شمارهٔ ۸۵۰: سرم از داغ سودا، باغ زاغان 197شمارهٔ ۸۵۱: نیست در حشر محبت گفتگوی کشتگان 198شمارهٔ ۸۵۲: فصل گل شد، ناله ی عیشی ز بلبل قرض ...199شمارهٔ ۸۵۳: چه آب و خاک و چه نیکویی سرشت است ...200شمارهٔ ۸۵۴: از کوی عشقت ای بت دلجوی دیگران 201شمارهٔ ۸۵۵: دشمن خود گرنه ای، ما را به خود دش ...202شمارهٔ ۸۵۶: زهی بر چهره خطت سایه ی جان 203شمارهٔ ۸۵۷: ای چو برگ غنچه در عهدت پر از جان ...204شمارهٔ ۸۵۸: انجمن شد ز یار آبادان 205شمارهٔ ۸۵۹: چون توان با غیر دل را خالی از کین ...206شمارهٔ ۸۶۰: به مردم عرض جمعیت کن از ایشان دگر ...207شمارهٔ ۸۶۱: آینه در دست گیر و یاد حیرانی بکن 208شمارهٔ ۸۶۲: عجب مدار ز زاهد شراب ما خوردن 209شمارهٔ ۸۶۳: ساقی ز کار من گره توبه باز کن 210شمارهٔ ۸۶۴: زهی حدیث غمت چون می طرب شیرین 211شمارهٔ ۸۶۵: رسیده ایم به بزم تو، مهربانی کن 212شمارهٔ ۸۶۶: زهی ز نرگس تو آهوی ختن مجنون 213شمارهٔ ۸۶۷: خاطر من نشکفد از وصل یار خویشتن 214شمارهٔ ۸۶۸: صفای گلشن کشمیر را تماشا کن 215شمارهٔ ۸۶۹: ز دست ساقی، تا کی پیاله نوشیدن؟216شمارهٔ ۸۷۰: بهار شد که رود هرکسی به راه چمن 217شمارهٔ ۸۷۱: در غمت ناله ز مرغ چمن آید بیرون 218شمارهٔ ۸۷۲: ای جرس، سوی سفر هر لحظه آوازم مکن 219شمارهٔ ۸۷۳: ز عمر رفته چه نقصان به کامرانی من 220شمارهٔ ۸۷۴: از پی اسرار خود، کم با کسی پرخاش ...221شمارهٔ ۸۷۵: بگذر ز عقل و فیض محبت نگاه کن 222شمارهٔ ۸۷۶: من راز جهانم، بود افسانه به از من 223شمارهٔ ۸۷۷: نخورند در گلستان، گل و لاله آب بی ...224شمارهٔ ۸۷۸: ای سرو همچو سایه دوان در قفای تو 225شمارهٔ ۸۷۹: بیا و وصف زلف یار بشنو 226شمارهٔ ۸۸۰: بسته کمر کینم، از قبضه کمان او 227شمارهٔ ۸۸۱: نتوان یافت دلی خوش به جهان ای کاک ...228شمارهٔ ۸۸۲: کنم نهفته برین عالم دو رنگ نگاه 229شمارهٔ ۸۸۳: بیا که باغ شد از لاله کوی میخانه 230شمارهٔ ۸۸۴: در دل تنگم شراب ناب می گردد گره 231شمارهٔ ۸۸۵: ای شعله ی حسنت را، جان ها شده پرو ...232شمارهٔ ۸۸۶: دل چو می رفت سوی زلف تو، شد جان ه ...233شمارهٔ ۸۸۷: روی ننمایی، نباشد تا رخت پرداخته 234شمارهٔ ۸۸۸: گل شود گر پنجه ی من، زر نمی دارد ...235شمارهٔ ۸۸۹: فغان که موی سفیدم نمود آیینه 236شمارهٔ ۸۹۰: ساقی خمار دارم، یک ساغر دگر ده 237شمارهٔ ۸۹۱: جهان تنگ چو چاه است و ما کبوتر چا ...238شمارهٔ ۸۹۲: روز و شبم اگر به حضوری چه فایده 239شمارهٔ ۸۹۳: هرکه می خواهد ترا، سامان نمی دارد ...240شمارهٔ ۸۹۴: گلی دارم ز رنگ و بو برهنه 241شمارهٔ ۸۹۵: رو به آزار دل خصم دل آزار منه 242شمارهٔ ۸۹۶: صد خطر دارد بیابان محبت، آه آه 243شمارهٔ ۸۹۷: سحر زان شمع باشد تاب خورده 244شمارهٔ ۸۹۸: یک نفس چون لاله جام از کف ز هشیار ...245شمارهٔ ۸۹۹: ناله ای از من به کام دل نشد انگیخ ...246شمارهٔ ۹۰۰: چه غم ز حادثه آن را که شد شراب زد ...247شمارهٔ ۹۰۱: ما و دل دیگر به کوی تندخوی تازه ا ...248شمارهٔ ۹۰۲: در چمن ای بلبل از برگ و نوا افتاد ...249شمارهٔ ۹۰۳: به چهره خنده به گل های باصفا زده ...250شمارهٔ ۹۰۴: خدایا چون مرا در عاشقی ارشاد می د ...251شمارهٔ ۹۰۵: دل درین بادیه سویی دود و من سویی 252شمارهٔ ۹۰۶: چون نگه دارد مرا زنجیر زلف سنبلی؟253شمارهٔ ۹۰۷: ای بت، متاع اهل ریا را چه می کنی 254شمارهٔ ۹۰۸: شراب ای گل رعنا نهفته چند کشی 255شمارهٔ ۹۰۹: بعد مرگ از خاک ما مست تغافل نگذری 256شمارهٔ ۹۱۰: درین ره ای خضر از خار پا نمی میری 257شمارهٔ ۹۱۱: مباد آن دم که از ما رنجه گردد آشن ...258شمارهٔ ۹۱۲: چنان از رهروان فیض شد روی زمین خا ...259شمارهٔ ۹۱۳: چمن ز لاله برافروخت شمع زیبایی 260شمارهٔ ۹۱۴: جامه ی قد اوست زیبایی 261شمارهٔ ۹۱۵: من کیستم، آشفته تر از طره ی آهی 262شمارهٔ ۹۱۶: در دلی دایم مرا، در سینه پیدا نیس ...263شمارهٔ ۹۱۷: با کسی کی می کنم در عشقبازی همرهی 264شمارهٔ ۹۱۸: دارم عیشی به وصل ماهی 265شمارهٔ ۹۱۹: به بزم می کشان لاابالی 266شمارهٔ ۹۲۰: ز روی دل چه بر اهل هوس آیینه می د ...267شمارهٔ ۹۲۱: به ناله فاش مکن راز دل ز غمازی 268شمارهٔ ۹۲۲: در دعوی عشق تو نه آهی، نه فغانی 269شمارهٔ ۹۲۳: در کوی می فروشان، گردم ز بینوایی 270شمارهٔ ۹۲۴: بود در گشت باغ آشنایی 271شمارهٔ ۹۲۵: هر انگشت من از داغ جدایی 272شمارهٔ ۹۲۶: نه ذوق باغ به دل، نه هوای پروازی 273شمارهٔ ۹۲۷: در ره آوارگی بختم فکند از دشمنی 274شمارهٔ ۹۲۸: من کیستم درین دشت، آواره ی حزینی 275شمارهٔ ۹۲۹: برنمی خیزد نوای بلبلی از گلشنی 276شمارهٔ ۹۳۰: ای کاش زخم سینه ی ما واکند کسی 277شمارهٔ ۹۳۱: خوش بود گر ز سر هر هوسی برخیزی 278شمارهٔ ۹۳۲: دلم را این چمن زندان دلگیر است پن ...279شمارهٔ ۹۳۳: به روی جوهر ذاتی چه پرده می پوشی 280شمارهٔ ۹۳۴: دلم چون لاله افروزد ز داغی 281شمارهٔ ۹۳۵: در کوی عشق نیست ز اهل وفا کسی 282شمارهٔ ۹۳۶: آهم به درون دل ز تنگی 283شمارهٔ ۹۳۷: چیست دانی داغ دل، جام شراب زندگی 284شمارهٔ ۹۳۸: صورت پذیر نیست ز ما کار زندگی 285شمارهٔ ۹۳۹: تو آن گلی که ز چشم و دلم چمن داری 286شمارهٔ ۹۴۰: ساقی ار خواهی کنی احباب را گردآور ...287شمارهٔ ۹۴۱: کاسه ی ما ز سفال است، خوش این مسک ...288شمارهٔ ۹۴۲: لب لعلش ز میگونی لب جام است پندار ...289شمارهٔ ۹۴۳: صراحی را منه ساقی به پیش چشم من خ ...290شمارهٔ ۹۴۴: آب آتش تلاش یعنی می

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ