به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سلیم تهرانی

سلیم تهرانیغزل هاشمارهٔ ۶۷۶: دهد مرغ دلم را عزم پرواز

1960عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دهد مرغ دلم را عزم پرواز
درای ناقه همچون زنگ شهباز
دلم وقت تپیدن های شوقت
دهد همچون جرس از سینه آواز
مجو ناسازی از ما، زان که باشد
تن چون موی ما ابریشم ساز
کند مرغ دلم از ناتوانی
به بال دیگران چون تیر پرواز
مگر بر داغ دوری خراسان
نهم مرهم سلیم از سیر شیراز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۷۵: ز شوق وصل چو پروانه در سراغ مسوز 2شمارهٔ ۶۷۶: دهد مرغ دلم را عزم پرواز 3شمارهٔ ۶۷۷: مردم و زخم از دم شمشیر می آید هنو ...4شمارهٔ ۶۷۸: چنین کز من بود نخل سخن سبز 5شمارهٔ ۶۷۹: بهار در قدح گل می غریب مریز 6شمارهٔ ۶۸۰: همچو گل پرده ی دل در خس و خاشاک ا ...7شمارهٔ ۶۸۱: صبحدم چون صاحبان غیب بر اهل نیاز 8شمارهٔ ۶۸۲: چو موج، موسم گل سبحه را در آب اند ...9شمارهٔ ۶۸۳: چون گلم از جامه بر تن مانده دامان ...10شمارهٔ ۶۸۴: ای خوش آن سروری که از ناموس 11شمارهٔ ۶۸۵: مگذر ز می، ز باطن اهل صفا بترس 12شمارهٔ ۶۸۶: از دل آشفتگان شرح پریشانی بپرس 13شمارهٔ ۶۸۷: راه شوقی نسپردم افسوس 14شمارهٔ ۶۸۸: همچو عنقاست مرا گوشه ای از دنیا ب ...15شمارهٔ ۶۸۹: ای به غیر از من ناکام، به کام همه ...16شمارهٔ ۶۹۰: زاهد از رشک این قدر گرم عتاب ما م ...17شمارهٔ ۶۹۱: قدم برون نگذارم ز آستانه ی خویش 18شمارهٔ ۶۹۲: هر کجا گرم است بازار ادب، محجوب ب ...19شمارهٔ ۶۹۳: باده، ای عیسی لقا از دست نامحرم م ...20شمارهٔ ۶۹۴: در وادی محبت، چون خضر راهبر باش 21شمارهٔ ۶۹۵: عاشقی، دیگر به فکر منزل و مسکن مب ...22شمارهٔ ۶۹۶: کار عاشق واژگون باشد ز سیر اخترش 23شمارهٔ ۶۹۷: چمنی را که بود خرمی از رخسارش 24شمارهٔ ۶۹۸: چو گل کسی که هوای تو برده آرامش 25شمارهٔ ۶۹۹: خوش آنکه باده ی ناب است مایه ی هو ...26شمارهٔ ۷۰۰: هرکه را ساز بود زمزمه ی زنجیرش 27شمارهٔ ۷۰۱: خبر بگیر ز احوال خضر در کویش 28شمارهٔ ۷۰۲: از روی دل ز عاجزی خود خجل مباش 29شمارهٔ ۷۰۳: درون کاسه ی سر دارم از جنون آتش 30شمارهٔ ۷۰۴: زخم دل کم نیست، سامان گر نباشد گو ...31شمارهٔ ۷۰۵: شراب همچو گل و لاله خور ز ساغر خو ...32شمارهٔ ۷۰۶: ز مژگان آب چشمم می زند جوش 33شمارهٔ ۷۰۷: هلاک تاج نه چون شمع صبحگاهی باش 34شمارهٔ ۷۰۸: ای دل ز گرد کلفت عالم غمین مباش 35شمارهٔ ۷۰۹: هرکه سرگرم کند شوق تو چون خورشیدش 36شمارهٔ ۷۱۰: سر تا به پا چو شمع همه اشک و آه ب ...37شمارهٔ ۷۱۱: خرم آن گلشن که امید بهاری باشدش 38شمارهٔ ۷۱۲: چو گل که گفت درین باغ شاد و خندان ...39شمارهٔ ۷۱۳: عقل نگذارد مرا یک دم ز دردسر خلاص 40شمارهٔ ۷۱۴: سرو شد باز با صبا رقاص 41شمارهٔ ۷۱۵: نیست همچون گل مرا از باده بیهوشی ...42شمارهٔ ۷۱۶: کنم برای جنون یارب از که سامان قر ...43شمارهٔ ۷۱۷: بهار شد که کند شیخ جلوه گاه غلط 44شمارهٔ ۷۱۸: منم که ساخته ام سور با عزا مربوط 45شمارهٔ ۷۱۹: ای گل روی تو بهار نشاط 46شمارهٔ ۷۲۰: به قدر جرم برد هرکسی ز رحمت حظ 47شمارهٔ ۷۲۱: نه می به جام و نه معشوق در کنار، ...48شمارهٔ ۷۲۲: زده گل دست بر دامان حافظ 49شمارهٔ ۷۲۳: زهی نهال خزان دیده ای ز باغ تو شم ...50شمارهٔ ۷۲۴: ای شوق رخت سوخته مغز قلم شمع 51شمارهٔ ۷۲۵: هرکه را بینی، بود در فکر سامان طم ...52شمارهٔ ۷۲۶: زهی ز نور جبین تو در حجاب چراغ 53شمارهٔ ۷۲۷: از سرم کی می رود هرگز برون سودای ...54شمارهٔ ۷۲۸: ز تاب گل ز بس افروخت آشیانه ی مرغ 55شمارهٔ ۷۲۹: چون کند در انجمن تاب رخش روشن چرا ...56شمارهٔ ۷۳۰: حرف گل و حدیث بهار و خزان دروغ 57شمارهٔ ۷۳۱: آهم اثر نیافت ز فریاد بی وقوف 58شمارهٔ ۷۳۲: کنم به جام می اوقات عمر چون جم صر ...59شمارهٔ ۷۳۳: دایم از بخت سیه بر خویش پیچانم چو ...60شمارهٔ ۷۳۴: چو غنچه در گرهی بند، نقد خود ز تل ...61شمارهٔ ۷۳۵: آتش به باغ زد ز خزان روزگار حیف 62شمارهٔ ۷۳۶: شب چو وصف رخش کنم به رفیق 63شمارهٔ ۷۳۷: کدام سر که نشد خاک آستانه ی عشق؟64شمارهٔ ۷۳۸: شد چو گلبن سبز در پیراهن من خار ع ...65شمارهٔ ۷۳۹: بس است، این همه زاهد مکن ادای خنک 66شمارهٔ ۷۴۰: چند باشد ز گلشن افلاک 67شمارهٔ ۷۴۱: رفت آن شمع و ز حسرت شد لب پیمانه ...68شمارهٔ ۷۴۲: لاله ام، در داغ دل بسیار دارم من ...69شمارهٔ ۷۴۳: می آیدم به تحفه ز میخانه جام خشک 70شمارهٔ ۷۴۴: همچو آتش داردم ایام در زندان سنگ 71شمارهٔ ۷۴۵: از سخن آن به که کس خاموش گردد همچ ...72شمارهٔ ۷۴۶: دارم دلی همچون جرس، پیوسته نالان ...73شمارهٔ ۷۴۷: ز باغ رفتی و گشتم کباب خنده ی گل 74شمارهٔ ۷۴۸: هر قطره ی شبنم رخ گل 75شمارهٔ ۷۴۹: در محبت بس که خواری دیدم از پهلوی ...76شمارهٔ ۷۵۰: پروانه را چو مرغ چمن نیست تاب گل 77شمارهٔ ۷۵۱: مگر افتد گذارش سوی آن گل 78شمارهٔ ۷۵۲: شب ز مستی شور در بزم شراب انداختی ...79شمارهٔ ۷۵۳: بر راه وعده، ای گل رعنا نشسته ام 80شمارهٔ ۷۵۴: جام می در کف ز کوی او جدایی می کن ...81شمارهٔ ۷۵۵: خم می هست، چه اندیشه ی محشر دارم 82شمارهٔ ۷۵۶: ز مستی بر دم تیغ شهادت هر زمان غل ...83شمارهٔ ۷۵۷: منم که غیر سفر نیست پیشه ی دگرم 84شمارهٔ ۷۵۸: روم چو از سر کویش، نمی رود پایم 85شمارهٔ ۷۵۹: به دل، آشفتگی از زلف خوبان بیشتر ...86شمارهٔ ۷۶۰: گهی با وصل و گه با حسرت دیدار می ...87شمارهٔ ۷۶۱: سوی خم می این دل مخمور فرستیم 88شمارهٔ ۷۶۲: عشق کو تا مژه در خون جگر غوطه دهم 89شمارهٔ ۷۶۳: ز سنگ رهگذر اندیشه ای کجا دارم 90شمارهٔ ۷۶۴: دمید صبح و به باغ از پی هوا رفتم 91شمارهٔ ۷۶۵: چون تنک ظرفان کجا من می ز ساغر می ...92شمارهٔ ۷۶۶: ای خوش آن ساعت که روی خنجری رنگین ...93شمارهٔ ۷۶۷: چو عندلیب نه از باده ی کهن مستم 94شمارهٔ ۷۶۸: به دل شکست تمنای یاری چمنم 95شمارهٔ ۷۶۹: در چمن چون گفتگویی از لب او واکنم 96شمارهٔ ۷۷۰: تکلیف شراب است نمک ریزی داغم 97شمارهٔ ۷۷۱: ز لاله و گل این باغ، کی خبر داریم 98شمارهٔ ۷۷۲: بیا که چتر سعادت ز برگ تاک کنیم 99شمارهٔ ۷۷۳: صوفیان را شده ز آهنگم 100شمارهٔ ۷۷۴: داغ نتواند گرفتن در دل ما جای زخم 101شمارهٔ ۷۷۵: ما در چمن بساط تمنا فکنده ایم 102شمارهٔ ۷۷۶: اثر در عالم از دارا و اسکندر نمی ...103شمارهٔ ۷۷۷: نیم بلبل که فصل گل به گلشن آشیان ...104شمارهٔ ۷۷۸: قطره ی خونابه ای تا سوی مژگان می ...105شمارهٔ ۷۷۹: خوش آن که بینم روی او، وز اضطراب ...106شمارهٔ ۷۸۰: آنم که می به نغمه ی زنجیر می خورم 107شمارهٔ ۷۸۱: نقش ابروش به دل، روز فراقی بستیم 108شمارهٔ ۷۸۲: به کوی عشق خوبان تا گذشتم 109شمارهٔ ۷۸۳: مگذار ز دستم که گل باغ وفایم 110شمارهٔ ۷۸۴: خوش آن روزی که می در هر چمن بی با ...111شمارهٔ ۷۸۵: کی بود در چمن که سرودی نداشتیم 112شمارهٔ ۷۸۶: سر از کجاست که چون لاله فکر تاج ک ...113شمارهٔ ۷۸۷: ز تنهایی چو مینا راز با پیمانه می ...114شمارهٔ ۷۸۸: خویش را بر محرمان آن بت چین بسته ...115شمارهٔ ۷۸۹: در سخن سنجی هرکس بتر از غمازیم 116شمارهٔ ۷۹۰: هلال عیدم و ترک کلاه خورشیدم 117شمارهٔ ۷۹۱: ما چو مرغان قفس، زمزمه در دل داری ...118شمارهٔ ۷۹۲: لب مبند از ناله، می دانم جفا داری ...119شمارهٔ ۷۹۳: هزار خانه خرابی به شهر و ده دارم 120شمارهٔ ۷۹۴: ما به گلزار معانی آب گوهر بسته ای ...121شمارهٔ ۷۹۵: افروخت رخ از باده و بگداخته بودم 122شمارهٔ ۷۹۶: ز شوقت گاه در دنبال گل همچون صبا ...123شمارهٔ ۷۹۷: ز فیض عشق تو چون حسن دلپذیر شدیم 124شمارهٔ ۷۹۸: در قفس از هر نسیمی عیش گلشن می کن ...125شمارهٔ ۷۹۹: چگونه زمزمه ای در چمن به کام کنم 126شمارهٔ ۸۰۰: صبح چون میل تماشای گلستان می کنیم 127شمارهٔ ۸۰۱: به افسون محبت دست آتش را به مو بن ...128شمارهٔ ۸۰۲: خوش آن روزی که برآن طره های مشکبو ...129شمارهٔ ۸۰۳: ما راه فغان بر دل ناشاد گرفتیم 130شمارهٔ ۸۰۴: چو بلبل باعث شوریده گفتاری نمی دا ...131شمارهٔ ۸۰۵: از زمین آزرده ام، وز آسمان رنجیده ...132شمارهٔ ۸۰۶: به دیده چند ز نقش تو گل بر آب زنم 133شمارهٔ ۸۰۷: به جامم باده ی ناب است و خون دل ه ...134شمارهٔ ۸۰۸: هوای توست در سر، سایه ی گل را نمی ...135شمارهٔ ۸۰۹: ز بی پروایی چشمت دل آزرده ای دارم 136شمارهٔ ۸۱۰: منم که با می و مطرب همیشه در جنگم 137شمارهٔ ۸۱۱: ما همچو گل به چاک گریبان نشسته ای ...138شمارهٔ ۸۱۲: چو سوسن از حدیث آرزوی دل زبان بست ...139شمارهٔ ۸۱۳: به کویت چون توانم من به این حال خ ...140شمارهٔ ۸۱۴: گر امید رحمی از فریادرس می داشتم 141شمارهٔ ۸۱۵: از جنون عاشقی هرگز وطن نشناختم 142شمارهٔ ۸۱۶: چو گل از هر طرف چاک دگر دارد گریب ...143شمارهٔ ۸۱۷: جرعه ای ریز که تا چاره ی خمیازه ک ...144شمارهٔ ۸۱۸: بس که گشتم ناتوان، هرگه صفیری می ...145شمارهٔ ۸۱۹: ز من مپرس چه از روزگار می خواهم 146شمارهٔ ۸۲۰: گه ز شوق او در آتش، گاه در خون می ...147شمارهٔ ۸۲۱: عاشقم، از ناله نتوانم زمانی تن زن ...148شمارهٔ ۸۲۲: خویش را از بس به تیغ موج این دریا ...149شمارهٔ ۸۲۳: چون گره جا در خم آن زلف دلکش کرده ...150شمارهٔ ۸۲۴: هردم غمی آید ز حریفان لئیمم 151شمارهٔ ۸۲۵: کرشمه سنج نگاه ستیزه جویانیم 152شمارهٔ ۸۲۶: چو جای در صف طفلان کنم، ندیم شوم 153شمارهٔ ۸۲۷: فصل گل رفت و به جام می دمی نگذاشت ...154شمارهٔ ۸۲۸: یاد ایامی که دامی همچو بلبل داشتی ...155شمارهٔ ۸۲۹: ای در ایام تو تیغ غمزه را الماس ن ...156شمارهٔ ۸۳۰: به حیرتم که ز گلشن چه چیز می خواه ...157شمارهٔ ۸۳۱: ما خس و خار از ره خوبان به دامن م ...158شمارهٔ ۸۳۲: بیا که ساغر عشرت پر از شراب کنیم 159شمارهٔ ۸۳۳: گرفته با برو دوش تو الفتی دوشم 160شمارهٔ ۸۳۴: دل خود ز شوق زیان می فروشم 161شمارهٔ ۸۳۵: در ورطه ی کشاکش دوران فتاده ایم 162شمارهٔ ۸۳۶: ساغری کو تا به دل از عیش اسبابی د ...163شمارهٔ ۸۳۷: تنم ز ضعف بود رشته ای ز پیرهنم 164شمارهٔ ۸۳۸: از دو جانب سرگرانی را تحمل می کنی ...165شمارهٔ ۸۳۹: ای شبنم وجود مرا آفتاب گرم 166شمارهٔ ۸۴۰: ما چشم به لطف جم و کاوس نداریم 167شمارهٔ ۸۴۱: هرکه افتاد ز پا، خاک نشین من بودم 168شمارهٔ ۸۴۲: تقدیر خدا را چه علاج است، گداییم 169شمارهٔ ۸۴۳: اختیار گوشه درمان است، همت می کنم 170شمارهٔ ۸۴۴: گه مستم و گاه در خمارم 171شمارهٔ ۸۴۵: نوبهار است، چو گل فکر قدح نوشی کن 172شمارهٔ ۸۴۶: دهد به ذره چو خورشید آب و تاب، سخ ...173شمارهٔ ۸۴۷: تا به کی بر من شکست آید چو مینا ا ...174شمارهٔ ۸۴۸: مطرب از دستت گر آید، ناخنی بر چنگ ...175شمارهٔ ۸۴۹: ترک من کز بزم می گلرنگ می آید برو ...176شمارهٔ ۸۵۰: سرم از داغ سودا، باغ زاغان 177شمارهٔ ۸۵۱: نیست در حشر محبت گفتگوی کشتگان 178شمارهٔ ۸۵۲: فصل گل شد، ناله ی عیشی ز بلبل قرض ...179شمارهٔ ۸۵۳: چه آب و خاک و چه نیکویی سرشت است ...180شمارهٔ ۸۵۴: از کوی عشقت ای بت دلجوی دیگران 181شمارهٔ ۸۵۵: دشمن خود گرنه ای، ما را به خود دش ...182شمارهٔ ۸۵۶: زهی بر چهره خطت سایه ی جان 183شمارهٔ ۸۵۷: ای چو برگ غنچه در عهدت پر از جان ...184شمارهٔ ۸۵۸: انجمن شد ز یار آبادان 185شمارهٔ ۸۵۹: چون توان با غیر دل را خالی از کین ...186شمارهٔ ۸۶۰: به مردم عرض جمعیت کن از ایشان دگر ...187شمارهٔ ۸۶۱: آینه در دست گیر و یاد حیرانی بکن 188شمارهٔ ۸۶۲: عجب مدار ز زاهد شراب ما خوردن 189شمارهٔ ۸۶۳: ساقی ز کار من گره توبه باز کن 190شمارهٔ ۸۶۴: زهی حدیث غمت چون می طرب شیرین 191شمارهٔ ۸۶۵: رسیده ایم به بزم تو، مهربانی کن 192شمارهٔ ۸۶۶: زهی ز نرگس تو آهوی ختن مجنون 193شمارهٔ ۸۶۷: خاطر من نشکفد از وصل یار خویشتن 194شمارهٔ ۸۶۸: صفای گلشن کشمیر را تماشا کن 195شمارهٔ ۸۶۹: ز دست ساقی، تا کی پیاله نوشیدن؟196شمارهٔ ۸۷۰: بهار شد که رود هرکسی به راه چمن 197شمارهٔ ۸۷۱: در غمت ناله ز مرغ چمن آید بیرون 198شمارهٔ ۸۷۲: ای جرس، سوی سفر هر لحظه آوازم مکن 199شمارهٔ ۸۷۳: ز عمر رفته چه نقصان به کامرانی من 200شمارهٔ ۸۷۴: از پی اسرار خود، کم با کسی پرخاش ...201شمارهٔ ۸۷۵: بگذر ز عقل و فیض محبت نگاه کن 202شمارهٔ ۸۷۶: من راز جهانم، بود افسانه به از من 203شمارهٔ ۸۷۷: نخورند در گلستان، گل و لاله آب بی ...204شمارهٔ ۸۷۸: ای سرو همچو سایه دوان در قفای تو 205شمارهٔ ۸۷۹: بیا و وصف زلف یار بشنو 206شمارهٔ ۸۸۰: بسته کمر کینم، از قبضه کمان او 207شمارهٔ ۸۸۱: نتوان یافت دلی خوش به جهان ای کاک ...208شمارهٔ ۸۸۲: کنم نهفته برین عالم دو رنگ نگاه 209شمارهٔ ۸۸۳: بیا که باغ شد از لاله کوی میخانه 210شمارهٔ ۸۸۴: در دل تنگم شراب ناب می گردد گره 211شمارهٔ ۸۸۵: ای شعله ی حسنت را، جان ها شده پرو ...212شمارهٔ ۸۸۶: دل چو می رفت سوی زلف تو، شد جان ه ...213شمارهٔ ۸۸۷: روی ننمایی، نباشد تا رخت پرداخته 214شمارهٔ ۸۸۸: گل شود گر پنجه ی من، زر نمی دارد ...215شمارهٔ ۸۸۹: فغان که موی سفیدم نمود آیینه 216شمارهٔ ۸۹۰: ساقی خمار دارم، یک ساغر دگر ده 217شمارهٔ ۸۹۱: جهان تنگ چو چاه است و ما کبوتر چا ...218شمارهٔ ۸۹۲: روز و شبم اگر به حضوری چه فایده 219شمارهٔ ۸۹۳: هرکه می خواهد ترا، سامان نمی دارد ...220شمارهٔ ۸۹۴: گلی دارم ز رنگ و بو برهنه 221شمارهٔ ۸۹۵: رو به آزار دل خصم دل آزار منه 222شمارهٔ ۸۹۶: صد خطر دارد بیابان محبت، آه آه 223شمارهٔ ۸۹۷: سحر زان شمع باشد تاب خورده 224شمارهٔ ۸۹۸: یک نفس چون لاله جام از کف ز هشیار ...225شمارهٔ ۸۹۹: ناله ای از من به کام دل نشد انگیخ ...226شمارهٔ ۹۰۰: چه غم ز حادثه آن را که شد شراب زد ...227شمارهٔ ۹۰۱: ما و دل دیگر به کوی تندخوی تازه ا ...228شمارهٔ ۹۰۲: در چمن ای بلبل از برگ و نوا افتاد ...229شمارهٔ ۹۰۳: به چهره خنده به گل های باصفا زده ...230شمارهٔ ۹۰۴: خدایا چون مرا در عاشقی ارشاد می د ...231شمارهٔ ۹۰۵: دل درین بادیه سویی دود و من سویی 232شمارهٔ ۹۰۶: چون نگه دارد مرا زنجیر زلف سنبلی؟233شمارهٔ ۹۰۷: ای بت، متاع اهل ریا را چه می کنی 234شمارهٔ ۹۰۸: شراب ای گل رعنا نهفته چند کشی 235شمارهٔ ۹۰۹: بعد مرگ از خاک ما مست تغافل نگذری 236شمارهٔ ۹۱۰: درین ره ای خضر از خار پا نمی میری 237شمارهٔ ۹۱۱: مباد آن دم که از ما رنجه گردد آشن ...238شمارهٔ ۹۱۲: چنان از رهروان فیض شد روی زمین خا ...239شمارهٔ ۹۱۳: چمن ز لاله برافروخت شمع زیبایی 240شمارهٔ ۹۱۴: جامه ی قد اوست زیبایی 241شمارهٔ ۹۱۵: من کیستم، آشفته تر از طره ی آهی 242شمارهٔ ۹۱۶: در دلی دایم مرا، در سینه پیدا نیس ...243شمارهٔ ۹۱۷: با کسی کی می کنم در عشقبازی همرهی 244شمارهٔ ۹۱۸: دارم عیشی به وصل ماهی 245شمارهٔ ۹۱۹: به بزم می کشان لاابالی 246شمارهٔ ۹۲۰: ز روی دل چه بر اهل هوس آیینه می د ...247شمارهٔ ۹۲۱: به ناله فاش مکن راز دل ز غمازی 248شمارهٔ ۹۲۲: در دعوی عشق تو نه آهی، نه فغانی 249شمارهٔ ۹۲۳: در کوی می فروشان، گردم ز بینوایی 250شمارهٔ ۹۲۴: بود در گشت باغ آشنایی 251شمارهٔ ۹۲۵: هر انگشت من از داغ جدایی 252شمارهٔ ۹۲۶: نه ذوق باغ به دل، نه هوای پروازی 253شمارهٔ ۹۲۷: در ره آوارگی بختم فکند از دشمنی 254شمارهٔ ۹۲۸: من کیستم درین دشت، آواره ی حزینی 255شمارهٔ ۹۲۹: برنمی خیزد نوای بلبلی از گلشنی 256شمارهٔ ۹۳۰: ای کاش زخم سینه ی ما واکند کسی 257شمارهٔ ۹۳۱: خوش بود گر ز سر هر هوسی برخیزی 258شمارهٔ ۹۳۲: دلم را این چمن زندان دلگیر است پن ...259شمارهٔ ۹۳۳: به روی جوهر ذاتی چه پرده می پوشی 260شمارهٔ ۹۳۴: دلم چون لاله افروزد ز داغی 261شمارهٔ ۹۳۵: در کوی عشق نیست ز اهل وفا کسی 262شمارهٔ ۹۳۶: آهم به درون دل ز تنگی 263شمارهٔ ۹۳۷: چیست دانی داغ دل، جام شراب زندگی 264شمارهٔ ۹۳۸: صورت پذیر نیست ز ما کار زندگی 265شمارهٔ ۹۳۹: تو آن گلی که ز چشم و دلم چمن داری 266شمارهٔ ۹۴۰: ساقی ار خواهی کنی احباب را گردآور ...267شمارهٔ ۹۴۱: کاسه ی ما ز سفال است، خوش این مسک ...268شمارهٔ ۹۴۲: لب لعلش ز میگونی لب جام است پندار ...269شمارهٔ ۹۴۳: صراحی را منه ساقی به پیش چشم من خ ...270شمارهٔ ۹۴۴: آب آتش تلاش یعنی می

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ