کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون کند در انجمن تاب رخش روشن چراغ
    پرتو خود را به دور اندازد از روزن چراغ
    بس که بعد از سوختن هم گرم دارد تب مرا
    می کند آیینه از خاکسترم روشن چراغ
    گر گریبان را گشاید بر نسیم، از عقل نیست
    آنکه چون فانوس دارد در ته دامن چراغ
    برنیامد کامم از عقل و جنون در عاشقی
    نه ز گلشن گل به کف دارد، نه از گلخن چراغ
    بی می ناب از دماغم دود می خیزد سلیم
    این چنین باشد چو خالی گردد از روغن چراغ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha