به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سلیم تهرانی

سلیم تهرانیغزل هاشمارهٔ ۶۷۸: چنین کز من بود نخل سخن سبز

2030عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چنین کز من بود نخل سخن سبز
چه سان طوطی شود در پیش من سبز
ز وصف خط نوخیز تو گردد
زبان چون مغز پسته در دهن سبز
به سوی باغ رو، کز شرم قدت
نگردد سرو دیگر در چمن سبز
خبر کردم ز خطت، گوش می دار
که خواهد گشت روزی این سخن سبز
سلیم از گریه در راه محبت
عصا چون خضر شد در دست من سبز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۷۷: مردم و زخم از دم شمشیر می آید هنو ...2شمارهٔ ۶۷۸: چنین کز من بود نخل سخن سبز 3شمارهٔ ۶۷۹: بهار در قدح گل می غریب مریز 4شمارهٔ ۶۸۰: همچو گل پرده ی دل در خس و خاشاک ا ...5شمارهٔ ۶۸۱: صبحدم چون صاحبان غیب بر اهل نیاز 6شمارهٔ ۶۸۲: چو موج، موسم گل سبحه را در آب اند ...7شمارهٔ ۶۸۳: چون گلم از جامه بر تن مانده دامان ...8شمارهٔ ۶۸۴: ای خوش آن سروری که از ناموس 9شمارهٔ ۶۸۵: مگذر ز می، ز باطن اهل صفا بترس 10شمارهٔ ۶۸۶: از دل آشفتگان شرح پریشانی بپرس 11شمارهٔ ۶۸۷: راه شوقی نسپردم افسوس 12شمارهٔ ۶۸۸: همچو عنقاست مرا گوشه ای از دنیا ب ...13شمارهٔ ۶۸۹: ای به غیر از من ناکام، به کام همه ...14شمارهٔ ۶۹۰: زاهد از رشک این قدر گرم عتاب ما م ...15شمارهٔ ۶۹۱: قدم برون نگذارم ز آستانه ی خویش 16شمارهٔ ۶۹۲: هر کجا گرم است بازار ادب، محجوب ب ...17شمارهٔ ۶۹۳: باده، ای عیسی لقا از دست نامحرم م ...18شمارهٔ ۶۹۴: در وادی محبت، چون خضر راهبر باش 19شمارهٔ ۶۹۵: عاشقی، دیگر به فکر منزل و مسکن مب ...20شمارهٔ ۶۹۶: کار عاشق واژگون باشد ز سیر اخترش 21شمارهٔ ۶۹۷: چمنی را که بود خرمی از رخسارش 22شمارهٔ ۶۹۸: چو گل کسی که هوای تو برده آرامش 23شمارهٔ ۶۹۹: خوش آنکه باده ی ناب است مایه ی هو ...24شمارهٔ ۷۰۰: هرکه را ساز بود زمزمه ی زنجیرش 25شمارهٔ ۷۰۱: خبر بگیر ز احوال خضر در کویش 26شمارهٔ ۷۰۲: از روی دل ز عاجزی خود خجل مباش 27شمارهٔ ۷۰۳: درون کاسه ی سر دارم از جنون آتش 28شمارهٔ ۷۰۴: زخم دل کم نیست، سامان گر نباشد گو ...29شمارهٔ ۷۰۵: شراب همچو گل و لاله خور ز ساغر خو ...30شمارهٔ ۷۰۶: ز مژگان آب چشمم می زند جوش 31شمارهٔ ۷۰۷: هلاک تاج نه چون شمع صبحگاهی باش 32شمارهٔ ۷۰۸: ای دل ز گرد کلفت عالم غمین مباش 33شمارهٔ ۷۰۹: هرکه سرگرم کند شوق تو چون خورشیدش 34شمارهٔ ۷۱۰: سر تا به پا چو شمع همه اشک و آه ب ...35شمارهٔ ۷۱۱: خرم آن گلشن که امید بهاری باشدش 36شمارهٔ ۷۱۲: چو گل که گفت درین باغ شاد و خندان ...37شمارهٔ ۷۱۳: عقل نگذارد مرا یک دم ز دردسر خلاص 38شمارهٔ ۷۱۴: سرو شد باز با صبا رقاص 39شمارهٔ ۷۱۵: نیست همچون گل مرا از باده بیهوشی ...40شمارهٔ ۷۱۶: کنم برای جنون یارب از که سامان قر ...41شمارهٔ ۷۱۷: بهار شد که کند شیخ جلوه گاه غلط 42شمارهٔ ۷۱۸: منم که ساخته ام سور با عزا مربوط 43شمارهٔ ۷۱۹: ای گل روی تو بهار نشاط 44شمارهٔ ۷۲۰: به قدر جرم برد هرکسی ز رحمت حظ 45شمارهٔ ۷۲۱: نه می به جام و نه معشوق در کنار، ...46شمارهٔ ۷۲۲: زده گل دست بر دامان حافظ 47شمارهٔ ۷۲۳: زهی نهال خزان دیده ای ز باغ تو شم ...48شمارهٔ ۷۲۴: ای شوق رخت سوخته مغز قلم شمع 49شمارهٔ ۷۲۵: هرکه را بینی، بود در فکر سامان طم ...50شمارهٔ ۷۲۶: زهی ز نور جبین تو در حجاب چراغ 51شمارهٔ ۷۲۷: از سرم کی می رود هرگز برون سودای ...52شمارهٔ ۷۲۸: ز تاب گل ز بس افروخت آشیانه ی مرغ 53شمارهٔ ۷۲۹: چون کند در انجمن تاب رخش روشن چرا ...54شمارهٔ ۷۳۰: حرف گل و حدیث بهار و خزان دروغ 55شمارهٔ ۷۳۱: آهم اثر نیافت ز فریاد بی وقوف 56شمارهٔ ۷۳۲: کنم به جام می اوقات عمر چون جم صر ...57شمارهٔ ۷۳۳: دایم از بخت سیه بر خویش پیچانم چو ...58شمارهٔ ۷۳۴: چو غنچه در گرهی بند، نقد خود ز تل ...59شمارهٔ ۷۳۵: آتش به باغ زد ز خزان روزگار حیف 60شمارهٔ ۷۳۶: شب چو وصف رخش کنم به رفیق 61شمارهٔ ۷۳۷: کدام سر که نشد خاک آستانه ی عشق؟62شمارهٔ ۷۳۸: شد چو گلبن سبز در پیراهن من خار ع ...63شمارهٔ ۷۳۹: بس است، این همه زاهد مکن ادای خنک 64شمارهٔ ۷۴۰: چند باشد ز گلشن افلاک 65شمارهٔ ۷۴۱: رفت آن شمع و ز حسرت شد لب پیمانه ...66شمارهٔ ۷۴۲: لاله ام، در داغ دل بسیار دارم من ...67شمارهٔ ۷۴۳: می آیدم به تحفه ز میخانه جام خشک 68شمارهٔ ۷۴۴: همچو آتش داردم ایام در زندان سنگ 69شمارهٔ ۷۴۵: از سخن آن به که کس خاموش گردد همچ ...70شمارهٔ ۷۴۶: دارم دلی همچون جرس، پیوسته نالان ...71شمارهٔ ۷۴۷: ز باغ رفتی و گشتم کباب خنده ی گل 72شمارهٔ ۷۴۸: هر قطره ی شبنم رخ گل 73شمارهٔ ۷۴۹: در محبت بس که خواری دیدم از پهلوی ...74شمارهٔ ۷۵۰: پروانه را چو مرغ چمن نیست تاب گل 75شمارهٔ ۷۵۱: مگر افتد گذارش سوی آن گل 76شمارهٔ ۷۵۲: شب ز مستی شور در بزم شراب انداختی ...77شمارهٔ ۷۵۳: بر راه وعده، ای گل رعنا نشسته ام 78شمارهٔ ۷۵۴: جام می در کف ز کوی او جدایی می کن ...79شمارهٔ ۷۵۵: خم می هست، چه اندیشه ی محشر دارم 80شمارهٔ ۷۵۶: ز مستی بر دم تیغ شهادت هر زمان غل ...81شمارهٔ ۷۵۷: منم که غیر سفر نیست پیشه ی دگرم 82شمارهٔ ۷۵۸: روم چو از سر کویش، نمی رود پایم 83شمارهٔ ۷۵۹: به دل، آشفتگی از زلف خوبان بیشتر ...84شمارهٔ ۷۶۰: گهی با وصل و گه با حسرت دیدار می ...85شمارهٔ ۷۶۱: سوی خم می این دل مخمور فرستیم 86شمارهٔ ۷۶۲: عشق کو تا مژه در خون جگر غوطه دهم 87شمارهٔ ۷۶۳: ز سنگ رهگذر اندیشه ای کجا دارم 88شمارهٔ ۷۶۴: دمید صبح و به باغ از پی هوا رفتم 89شمارهٔ ۷۶۵: چون تنک ظرفان کجا من می ز ساغر می ...90شمارهٔ ۷۶۶: ای خوش آن ساعت که روی خنجری رنگین ...91شمارهٔ ۷۶۷: چو عندلیب نه از باده ی کهن مستم 92شمارهٔ ۷۶۸: به دل شکست تمنای یاری چمنم 93شمارهٔ ۷۶۹: در چمن چون گفتگویی از لب او واکنم 94شمارهٔ ۷۷۰: تکلیف شراب است نمک ریزی داغم 95شمارهٔ ۷۷۱: ز لاله و گل این باغ، کی خبر داریم 96شمارهٔ ۷۷۲: بیا که چتر سعادت ز برگ تاک کنیم 97شمارهٔ ۷۷۳: صوفیان را شده ز آهنگم 98شمارهٔ ۷۷۴: داغ نتواند گرفتن در دل ما جای زخم 99شمارهٔ ۷۷۵: ما در چمن بساط تمنا فکنده ایم 100شمارهٔ ۷۷۶: اثر در عالم از دارا و اسکندر نمی ...101شمارهٔ ۷۷۷: نیم بلبل که فصل گل به گلشن آشیان ...102شمارهٔ ۷۷۸: قطره ی خونابه ای تا سوی مژگان می ...103شمارهٔ ۷۷۹: خوش آن که بینم روی او، وز اضطراب ...104شمارهٔ ۷۸۰: آنم که می به نغمه ی زنجیر می خورم 105شمارهٔ ۷۸۱: نقش ابروش به دل، روز فراقی بستیم 106شمارهٔ ۷۸۲: به کوی عشق خوبان تا گذشتم 107شمارهٔ ۷۸۳: مگذار ز دستم که گل باغ وفایم 108شمارهٔ ۷۸۴: خوش آن روزی که می در هر چمن بی با ...109شمارهٔ ۷۸۵: کی بود در چمن که سرودی نداشتیم 110شمارهٔ ۷۸۶: سر از کجاست که چون لاله فکر تاج ک ...111شمارهٔ ۷۸۷: ز تنهایی چو مینا راز با پیمانه می ...112شمارهٔ ۷۸۸: خویش را بر محرمان آن بت چین بسته ...113شمارهٔ ۷۸۹: در سخن سنجی هرکس بتر از غمازیم 114شمارهٔ ۷۹۰: هلال عیدم و ترک کلاه خورشیدم 115شمارهٔ ۷۹۱: ما چو مرغان قفس، زمزمه در دل داری ...116شمارهٔ ۷۹۲: لب مبند از ناله، می دانم جفا داری ...117شمارهٔ ۷۹۳: هزار خانه خرابی به شهر و ده دارم 118شمارهٔ ۷۹۴: ما به گلزار معانی آب گوهر بسته ای ...119شمارهٔ ۷۹۵: افروخت رخ از باده و بگداخته بودم 120شمارهٔ ۷۹۶: ز شوقت گاه در دنبال گل همچون صبا ...121شمارهٔ ۷۹۷: ز فیض عشق تو چون حسن دلپذیر شدیم 122شمارهٔ ۷۹۸: در قفس از هر نسیمی عیش گلشن می کن ...123شمارهٔ ۷۹۹: چگونه زمزمه ای در چمن به کام کنم 124شمارهٔ ۸۰۰: صبح چون میل تماشای گلستان می کنیم 125شمارهٔ ۸۰۱: به افسون محبت دست آتش را به مو بن ...126شمارهٔ ۸۰۲: خوش آن روزی که برآن طره های مشکبو ...127شمارهٔ ۸۰۳: ما راه فغان بر دل ناشاد گرفتیم 128شمارهٔ ۸۰۴: چو بلبل باعث شوریده گفتاری نمی دا ...129شمارهٔ ۸۰۵: از زمین آزرده ام، وز آسمان رنجیده ...130شمارهٔ ۸۰۶: به دیده چند ز نقش تو گل بر آب زنم 131شمارهٔ ۸۰۷: به جامم باده ی ناب است و خون دل ه ...132شمارهٔ ۸۰۸: هوای توست در سر، سایه ی گل را نمی ...133شمارهٔ ۸۰۹: ز بی پروایی چشمت دل آزرده ای دارم 134شمارهٔ ۸۱۰: منم که با می و مطرب همیشه در جنگم 135شمارهٔ ۸۱۱: ما همچو گل به چاک گریبان نشسته ای ...136شمارهٔ ۸۱۲: چو سوسن از حدیث آرزوی دل زبان بست ...137شمارهٔ ۸۱۳: به کویت چون توانم من به این حال خ ...138شمارهٔ ۸۱۴: گر امید رحمی از فریادرس می داشتم 139شمارهٔ ۸۱۵: از جنون عاشقی هرگز وطن نشناختم 140شمارهٔ ۸۱۶: چو گل از هر طرف چاک دگر دارد گریب ...141شمارهٔ ۸۱۷: جرعه ای ریز که تا چاره ی خمیازه ک ...142شمارهٔ ۸۱۸: بس که گشتم ناتوان، هرگه صفیری می ...143شمارهٔ ۸۱۹: ز من مپرس چه از روزگار می خواهم 144شمارهٔ ۸۲۰: گه ز شوق او در آتش، گاه در خون می ...145شمارهٔ ۸۲۱: عاشقم، از ناله نتوانم زمانی تن زن ...146شمارهٔ ۸۲۲: خویش را از بس به تیغ موج این دریا ...147شمارهٔ ۸۲۳: چون گره جا در خم آن زلف دلکش کرده ...148شمارهٔ ۸۲۴: هردم غمی آید ز حریفان لئیمم 149شمارهٔ ۸۲۵: کرشمه سنج نگاه ستیزه جویانیم 150شمارهٔ ۸۲۶: چو جای در صف طفلان کنم، ندیم شوم 151شمارهٔ ۸۲۷: فصل گل رفت و به جام می دمی نگذاشت ...152شمارهٔ ۸۲۸: یاد ایامی که دامی همچو بلبل داشتی ...153شمارهٔ ۸۲۹: ای در ایام تو تیغ غمزه را الماس ن ...154شمارهٔ ۸۳۰: به حیرتم که ز گلشن چه چیز می خواه ...155شمارهٔ ۸۳۱: ما خس و خار از ره خوبان به دامن م ...156شمارهٔ ۸۳۲: بیا که ساغر عشرت پر از شراب کنیم 157شمارهٔ ۸۳۳: گرفته با برو دوش تو الفتی دوشم 158شمارهٔ ۸۳۴: دل خود ز شوق زیان می فروشم 159شمارهٔ ۸۳۵: در ورطه ی کشاکش دوران فتاده ایم 160شمارهٔ ۸۳۶: ساغری کو تا به دل از عیش اسبابی د ...161شمارهٔ ۸۳۷: تنم ز ضعف بود رشته ای ز پیرهنم 162شمارهٔ ۸۳۸: از دو جانب سرگرانی را تحمل می کنی ...163شمارهٔ ۸۳۹: ای شبنم وجود مرا آفتاب گرم 164شمارهٔ ۸۴۰: ما چشم به لطف جم و کاوس نداریم 165شمارهٔ ۸۴۱: هرکه افتاد ز پا، خاک نشین من بودم 166شمارهٔ ۸۴۲: تقدیر خدا را چه علاج است، گداییم 167شمارهٔ ۸۴۳: اختیار گوشه درمان است، همت می کنم 168شمارهٔ ۸۴۴: گه مستم و گاه در خمارم 169شمارهٔ ۸۴۵: نوبهار است، چو گل فکر قدح نوشی کن 170شمارهٔ ۸۴۶: دهد به ذره چو خورشید آب و تاب، سخ ...171شمارهٔ ۸۴۷: تا به کی بر من شکست آید چو مینا ا ...172شمارهٔ ۸۴۸: مطرب از دستت گر آید، ناخنی بر چنگ ...173شمارهٔ ۸۴۹: ترک من کز بزم می گلرنگ می آید برو ...174شمارهٔ ۸۵۰: سرم از داغ سودا، باغ زاغان 175شمارهٔ ۸۵۱: نیست در حشر محبت گفتگوی کشتگان 176شمارهٔ ۸۵۲: فصل گل شد، ناله ی عیشی ز بلبل قرض ...177شمارهٔ ۸۵۳: چه آب و خاک و چه نیکویی سرشت است ...178شمارهٔ ۸۵۴: از کوی عشقت ای بت دلجوی دیگران 179شمارهٔ ۸۵۵: دشمن خود گرنه ای، ما را به خود دش ...180شمارهٔ ۸۵۶: زهی بر چهره خطت سایه ی جان 181شمارهٔ ۸۵۷: ای چو برگ غنچه در عهدت پر از جان ...182شمارهٔ ۸۵۸: انجمن شد ز یار آبادان 183شمارهٔ ۸۵۹: چون توان با غیر دل را خالی از کین ...184شمارهٔ ۸۶۰: به مردم عرض جمعیت کن از ایشان دگر ...185شمارهٔ ۸۶۱: آینه در دست گیر و یاد حیرانی بکن 186شمارهٔ ۸۶۲: عجب مدار ز زاهد شراب ما خوردن 187شمارهٔ ۸۶۳: ساقی ز کار من گره توبه باز کن 188شمارهٔ ۸۶۴: زهی حدیث غمت چون می طرب شیرین 189شمارهٔ ۸۶۵: رسیده ایم به بزم تو، مهربانی کن 190شمارهٔ ۸۶۶: زهی ز نرگس تو آهوی ختن مجنون 191شمارهٔ ۸۶۷: خاطر من نشکفد از وصل یار خویشتن 192شمارهٔ ۸۶۸: صفای گلشن کشمیر را تماشا کن 193شمارهٔ ۸۶۹: ز دست ساقی، تا کی پیاله نوشیدن؟194شمارهٔ ۸۷۰: بهار شد که رود هرکسی به راه چمن 195شمارهٔ ۸۷۱: در غمت ناله ز مرغ چمن آید بیرون 196شمارهٔ ۸۷۲: ای جرس، سوی سفر هر لحظه آوازم مکن 197شمارهٔ ۸۷۳: ز عمر رفته چه نقصان به کامرانی من 198شمارهٔ ۸۷۴: از پی اسرار خود، کم با کسی پرخاش ...199شمارهٔ ۸۷۵: بگذر ز عقل و فیض محبت نگاه کن 200شمارهٔ ۸۷۶: من راز جهانم، بود افسانه به از من 201شمارهٔ ۸۷۷: نخورند در گلستان، گل و لاله آب بی ...202شمارهٔ ۸۷۸: ای سرو همچو سایه دوان در قفای تو 203شمارهٔ ۸۷۹: بیا و وصف زلف یار بشنو 204شمارهٔ ۸۸۰: بسته کمر کینم، از قبضه کمان او 205شمارهٔ ۸۸۱: نتوان یافت دلی خوش به جهان ای کاک ...206شمارهٔ ۸۸۲: کنم نهفته برین عالم دو رنگ نگاه 207شمارهٔ ۸۸۳: بیا که باغ شد از لاله کوی میخانه 208شمارهٔ ۸۸۴: در دل تنگم شراب ناب می گردد گره 209شمارهٔ ۸۸۵: ای شعله ی حسنت را، جان ها شده پرو ...210شمارهٔ ۸۸۶: دل چو می رفت سوی زلف تو، شد جان ه ...211شمارهٔ ۸۸۷: روی ننمایی، نباشد تا رخت پرداخته 212شمارهٔ ۸۸۸: گل شود گر پنجه ی من، زر نمی دارد ...213شمارهٔ ۸۸۹: فغان که موی سفیدم نمود آیینه 214شمارهٔ ۸۹۰: ساقی خمار دارم، یک ساغر دگر ده 215شمارهٔ ۸۹۱: جهان تنگ چو چاه است و ما کبوتر چا ...216شمارهٔ ۸۹۲: روز و شبم اگر به حضوری چه فایده 217شمارهٔ ۸۹۳: هرکه می خواهد ترا، سامان نمی دارد ...218شمارهٔ ۸۹۴: گلی دارم ز رنگ و بو برهنه 219شمارهٔ ۸۹۵: رو به آزار دل خصم دل آزار منه 220شمارهٔ ۸۹۶: صد خطر دارد بیابان محبت، آه آه 221شمارهٔ ۸۹۷: سحر زان شمع باشد تاب خورده 222شمارهٔ ۸۹۸: یک نفس چون لاله جام از کف ز هشیار ...223شمارهٔ ۸۹۹: ناله ای از من به کام دل نشد انگیخ ...224شمارهٔ ۹۰۰: چه غم ز حادثه آن را که شد شراب زد ...225شمارهٔ ۹۰۱: ما و دل دیگر به کوی تندخوی تازه ا ...226شمارهٔ ۹۰۲: در چمن ای بلبل از برگ و نوا افتاد ...227شمارهٔ ۹۰۳: به چهره خنده به گل های باصفا زده ...228شمارهٔ ۹۰۴: خدایا چون مرا در عاشقی ارشاد می د ...229شمارهٔ ۹۰۵: دل درین بادیه سویی دود و من سویی 230شمارهٔ ۹۰۶: چون نگه دارد مرا زنجیر زلف سنبلی؟231شمارهٔ ۹۰۷: ای بت، متاع اهل ریا را چه می کنی 232شمارهٔ ۹۰۸: شراب ای گل رعنا نهفته چند کشی 233شمارهٔ ۹۰۹: بعد مرگ از خاک ما مست تغافل نگذری 234شمارهٔ ۹۱۰: درین ره ای خضر از خار پا نمی میری 235شمارهٔ ۹۱۱: مباد آن دم که از ما رنجه گردد آشن ...236شمارهٔ ۹۱۲: چنان از رهروان فیض شد روی زمین خا ...237شمارهٔ ۹۱۳: چمن ز لاله برافروخت شمع زیبایی 238شمارهٔ ۹۱۴: جامه ی قد اوست زیبایی 239شمارهٔ ۹۱۵: من کیستم، آشفته تر از طره ی آهی 240شمارهٔ ۹۱۶: در دلی دایم مرا، در سینه پیدا نیس ...241شمارهٔ ۹۱۷: با کسی کی می کنم در عشقبازی همرهی 242شمارهٔ ۹۱۸: دارم عیشی به وصل ماهی 243شمارهٔ ۹۱۹: به بزم می کشان لاابالی 244شمارهٔ ۹۲۰: ز روی دل چه بر اهل هوس آیینه می د ...245شمارهٔ ۹۲۱: به ناله فاش مکن راز دل ز غمازی 246شمارهٔ ۹۲۲: در دعوی عشق تو نه آهی، نه فغانی 247شمارهٔ ۹۲۳: در کوی می فروشان، گردم ز بینوایی 248شمارهٔ ۹۲۴: بود در گشت باغ آشنایی 249شمارهٔ ۹۲۵: هر انگشت من از داغ جدایی 250شمارهٔ ۹۲۶: نه ذوق باغ به دل، نه هوای پروازی 251شمارهٔ ۹۲۷: در ره آوارگی بختم فکند از دشمنی 252شمارهٔ ۹۲۸: من کیستم درین دشت، آواره ی حزینی 253شمارهٔ ۹۲۹: برنمی خیزد نوای بلبلی از گلشنی 254شمارهٔ ۹۳۰: ای کاش زخم سینه ی ما واکند کسی 255شمارهٔ ۹۳۱: خوش بود گر ز سر هر هوسی برخیزی 256شمارهٔ ۹۳۲: دلم را این چمن زندان دلگیر است پن ...257شمارهٔ ۹۳۳: به روی جوهر ذاتی چه پرده می پوشی 258شمارهٔ ۹۳۴: دلم چون لاله افروزد ز داغی 259شمارهٔ ۹۳۵: در کوی عشق نیست ز اهل وفا کسی 260شمارهٔ ۹۳۶: آهم به درون دل ز تنگی 261شمارهٔ ۹۳۷: چیست دانی داغ دل، جام شراب زندگی 262شمارهٔ ۹۳۸: صورت پذیر نیست ز ما کار زندگی 263شمارهٔ ۹۳۹: تو آن گلی که ز چشم و دلم چمن داری 264شمارهٔ ۹۴۰: ساقی ار خواهی کنی احباب را گردآور ...265شمارهٔ ۹۴۱: کاسه ی ما ز سفال است، خوش این مسک ...266شمارهٔ ۹۴۲: لب لعلش ز میگونی لب جام است پندار ...267شمارهٔ ۹۴۳: صراحی را منه ساقی به پیش چشم من خ ...268شمارهٔ ۹۴۴: آب آتش تلاش یعنی می

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ